به آیتالله خامنهای تلفن کردم که عقد معلول انقلابی را ببندند. ایشان گفتند که معمول ایشان، این است که عقدهای با مهریه کمتر از هفتاد هزار تومان را میبندند و چون مهر ایشان، سیصد هزار تومان بوده، دفتر او را نپذیرفته است. قرار شد، قبولش کنند. راجع به هجوم اخیر نیروهای عراقی در سومار هم صحبت کردیم؛ بنا شده افسر [سهلانگار] مسئول [در این جریان] را تنبیه کنند.
برای افتتاح مراسم دههفجر، به تالار وحدت رفتم. درباره مقایسه وضع بعد از انقلاب و قبل از انقلاب سخنرانی کردم. ظهر، به خانه آمدم و به مطالعه گزارشها پرداختم. دو سه روزی است که باران میبارد. امسال بارندگی خیلی خوب است.
عصر، آقای غرضی [وزیر نفت] آمد. گزارش جلسات اوپک را داد؛ عربستان سعودی و کویت، یک دلار نفت سبک را ارزان کردهاند. درباره مشکلات و مسائل نفت، مطالبی گفت. با پروژه لولهکشی [نفت و گاز] از طریق ترکیه، مخالف است. تأکید کردم که فروش نفت باید وضع مطمئنی به خود بگیرد.
شب، عفت در هتل لاله، در جمع مهمانان کنگره اندیشمندان، دعوت داشت. تلفنی احوال آقای ربانی [املشی] را گرفتم. امروز عمل [جراحی] کردهاند. [ایشان] به هوش آمدهاند و دکترها [از وضعیت او] راضیاند.