برف سنگینی میبارد. ظهر [صیغه] عقد دو نفر آواره عراقی، خانم نقّاش و آقای شیرازی را بستم و هدیهای به آنها دادم. تلفنی با نخست وزیر، رئیس جمهور، رئیس دیوانعالی کشور، بیت امام، صداوسیما و با دفترم، درباره امور جاری مذاکره نمودم. از نخست وزیر خواستم که یکی از معاونانش را در امر تدارکات جنگ تعیین کند. با آقای مهدوی کنی درباره نماز جمعه، تلفنی گفتگو کردم.