بعد از نماز، به مجلس رفتم. معمولاً اخبار ساعت هفت صبح را از رادیوی ماشین در بین راه میشنوم. در گزارشها، مطلب مهمی نبود. ضدانقلاب خارجی، روی اظهار ناراحتی تماشاچیان [مسابقه] فوتبال روز جمعه که به خاطر سمینار بسیج در ورزشگاه آزادی به امجدیه منتقل شده بودند، خیلی حساب باز کردهاند. الغریق یتَشَبَثُ بکُل حَشیش. در جلسه علنی فقط یک لایحه اصلاح قانون ثبت احوال انجام شد.
در تنفس، آقایان روحانی و هادی درباره برنامه آقای محسن رضائی که در جلسه سهشنبه بنا است، توضیحاتی بدهد، مشورت کردند که میخواهند، در رد اظهارات او صحبت کنند؛ مخالفت کردم.
نمایندگان شیراز برای سفر من به شیراز به مناسبت سالگرد شهادت آیتالله دستغیب اصرار داشتند؛ گفتم به خاطر اختلافات شیراز، آمدن من مشکل است.
ظهر، آقای [سیدکاظم] اکرمی به دفتر آمد و درباره همکارانش و برنامههای دینی و زبان قومی ارامنه، مشورت کرد؛ اصولاً درحد تجویز قانون اساسی با آنها مماشات میشود؛ خودشان برنامه دینیشان را بنویسند و خارج از برنامه رسمی بتوانند از زبان ارمنی استفاده کنند.
عصر، با [ووشهچیان] وزیر امور خارجه چین ملاقات داشتم. بیشتر درباره توسعه روابط بحث شد؛ از روسها بیشتر از آمریکائیها، ناراضیند. به آقای ولایتی گفتم به تقاضای نماینده سیستان توجه کند و برای باز کردن راه ورود آب بیشتر به سیستان به آنها کمک کنند.
شب، آقای محسن رضائی آمد. از من میخواست در مراسم معرفی فرمانده سپاه مرکز که احتمال ابراز مخالفت از طرف بعضیها میرود، شرکت کنم. گفتم صلاح نیست. نشان از ضعف شما و قدرت مخالفان است. قرار شد آقایان ساداتیان و اقبالی بروند. گزارشی از پیشرفت کار [تهیه مقدمات] عملیات و هم پیشرفت کار نصب موشکهای اسکاد داد. آقای [بهزاد]نبوی هم، تلفنی از پیشرفت کار ساخت پلهای سنگین نظامی، اطلاع داد.
تلفنی از آقایان [موسوی]اردبیلی و [آیتالله]خامنهای که از سفر آمدهاند، احوالپرسی کردم. به خانه آمدم. گزارشها را خواندم. اظهارات من در استادیوم آزادی درباره جنگ انعکاس وسیعی داشته است.