تمام امروز را در منزل بودم. ساعت چهار صبح قبل از اذان، همگی اعضای خانواده برای سفر به رفسنجان، به فرودگاه رفتند. بعد از نماز، کمی خوابیدم. در منزل تنها بودم و بیشتر وقتم را به مطالعه گذراندم. برایم، ناهار را از سپاه و شام را از دفترم امام آوردند. پیش از ظهر، احمد آقا آمد. راجع به کیفیت مصاحبه با هواپیماربایان، پیشنهادهایی داشت؛ خوب است. آقای ریشهری [وزیر اطلاعات] برای آن [مصاحبه]، اجازه امام را خواسته بود که موافقت فرموده بودند. قرار شد احمد آقا نظارت نماید.
با مجلس و آقای [میرحسین موسوی] نخست وزیر و آقای [بهزاد نبوی] وزیر صنایع سنگین، درباره وجه خودروهای [واگذاری] نمایندگان [مجلس] و طرح برنج و خانه برای نمایندگان صحبت کردم.
عصر، آقایان [محسن]رفیقدوست و محسن رضائی و رحیم صفوی آمدند. درباره عملیات و نیازهای مالی و تدارکاتی جبهه و مشکلات سپاه بحث بود. آقای [محسن] رضائی از دخالتهای زیاد آقای محلاتی [نماینده ولی فقیه در سپاه] در امور سپاه گلایه داشت و نامهای [در این مورد] به امام نوشته است. قرار شد من از طریق مجلس و دولت، یک ونیم میلیارد تومان برای مخارج جنگ تهیه کنم. خبر از توافق کامل با آقای صیاد شیرازی دادند. شب، فیلم سفر [آقای خامنهای] رئیس جمهور به سوریه را تماشا کردم.