خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال / 1363 / کتاب «به سوی سرنوشت»
تقاضای پناهندگی یک مقام آمریکائی از ایران! *** حضور سر زده آیتالله خامنهای در منزل هاشمی
تمام روز در منزل بودم. مایل بودم که به استقبال آیتالله خامنهای [که از سفر خارج برمیگشت] به فرودگاه بروم، ولی چون خیلی زود وارد میشدند - ساعت شش صبح - و نیاز به عدهای پاسدار بود که بایستی آنها را احضار کنم و اسباب زحمت آنها میشد و از لحاظ امنیت هم درست نبود که همه ما در فرودگاه جمع شویم، نرفتم. ایشان ساعت هفت صبح، از منزلشان تلفن کردند و احوالپرسی کردند؛ خوشحال شدم. تا نزدیک ظهر، مطالعه میکردم؛ گزارش درگیریها در دادگاه لاهه و زور گفتنهای آمریکائیهای دغلباز [نسبت به ایران].
ساعت یازدهونیم صبح، آقای [محمدحسن] رحیمیان آمد. از اختلافات بین روحانیون اظهار نگرانی کرد و برای رفع اختلاف پیشنهادهای خاصی داشت. ساعت دوازده، آقای خامنهای بدون اطلاع قبلی وارد منزل شدند. خوشحال شدم. خدمت امام رفته بودند. به صورت جامع، از سفر به سوریه و لیبی و الجزایر و مذاکره با سران این کشورها صحبت کردند. در مورد تلاش برای اخراج اسرائیل از سازمان ملل و تشکیل ستاد مشترک اسلامی، برای جنگ با اسرائیل و تشکیل کمیتهای برای بررسی راههای مبارزه با اسرائیل و تشکیل جلسه سران چهار کشور [سوریه، لیبی، الجزایر و ایران] در آینده با [حافظ]اسَد و [معمر]قذّافی و شاذلیبن جدید به توافق رسیده بودند؛ در مجموع از نتایج سفر راضیاند. احمد آقا هم آمد و ناهار را با هم خوردیم. کباب برگ و آش رشته داشتیم. پیشنهادی در مورد تقاضای پناهندگی! یک مقام آمریکائی به ایران را مطرح کردم؛ پذیرفته شد.