به زیارت امام رفتم. گزارش توافق مقدماتی با آقایان صیاد [شیرازی] و [محسن] رضائی درباره مدیریت جنگ را به ایشان دادم؛ موافقت کردند. پیشنهاد اصلاح قانون اساسی را دادم که مورد توجه ایشان قرار گرفت؛ قرار شد [در این مورد] فکر کنند. در قانون اساسی موجود به خاطر عجله و کمی تجربه آن زمان، ابهامات و نواقصی وجود دارد. درباره احتمال فتنه و خطر از ناحیه اختلافات نظری در موازین اسلامی، برای نظام در آینده هم صحبت کردم؛ قرار شد در این مورد، مطالب روی کاغذ بیاید.
[آقای میرحسین موسوی] نخست وزیر، تلفنی اطلاع داد که درباره طرح برنج، دستور رسیدگی برای تجدید نظر داده است. مشورت کرد که آقای داود کریمی را به معاونت امور نظامی ارتش بگمارد.
عصر، آقای ناطق نوری [وزیر کشور] به منزل آمد. از مشکلات کار، فشار نمایندگان مجلس، ابهامات در قوانین و مسئولیتهای حفظ امنیت، تقسیمات کشوری و... شکایت داشت و احتمال استعفاء را مطرح میکرد؛ به ایشان تأکید کردم که بمانند و قول حمایت دادم و ضرورت مبارزه با مشکلات را توضیح دادم.
سرهنگ [مصطفی] ترابی [از دفتر مشاورت امام در ارتش] آمد. گزارشی از بدی وضع نیروی دریائی آورد و پیشنهادهایی در مورد وزارت دفاع و نیروهای زمینی و دریائی و ستاد [مشترک ارتش جمهوری اسلامی] آورد. اطلاع داد که برای یک کشتی نفتی پانامائی در خلیج فارس، مشکل ایجاد شده است؛ قبلاً هم یک کشتی قبرسی را هم عراق زده است.