جمعه 19 مرداد 1363
صبح زود، با آقای طبسی به دیدار یک کارگاه قالیبافی جدید التأسیس آستان قدس رضوی و روستای توسعه یافته نمونه آستان قدس رفتیم؛ در آنجا برای مردم صحبت کردم. کارگاه با کیفیت خوبی، به عنوان نمونه اصلاح کارگاههای قالیبافی، درست شده است.
ظهر، آقای [محمدمحمدی] ریشهری آمد. از سطح مطالبی که در کنگره [جهانی امام رضا(ع)] مطرح میشود، راضی نبود. میگفت [مطالب] سطحی و کم محتوی و تکراری است؛ ولی آقای طبسی قبول نداشت. [آقای ریشهری] میگفت مهمانها، از آقای طبسی گله دارند که برای همراهی با من، آنها را تنها میگذارد. به آقای طبسی تأکید کردم که بیشتر با مهمانها تماس داشته باشد. عصر، اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی استان خراسان آمدند. درباره حزب مذاکره کردیم و [آنها را] از اختلافات پرهیز دادم.
آقای [محمدتقی]فلسفی و برادرش حاج میرزا علی آقا آمدند؛ برادر ایشان در مشهد، با انقلاباسلامی همکاری ندارد. آقای [محمدتقی]فلسفی در صحن امام سخنرانی داشت. شب، روحانیون مشهد آمدند. عده زیادی بودند. طلبهها، احساسات پرشوری ابراز کردند؛ برای آنها مفصلاً سخنرانی کردم.
سپس هیأت بررسی مسائل حوزه آمدند و وضع حوزه مشهد را توضیح دادند؛ در حدود هفت هزار نفر، شهریه بگیر دارند. حدود پانزده میلیون تومان در هر ماه، خرج حوزه و شهریه [طلبهها] است. دکتر [محمود]روحانی وزیر مشاور سابق آمد و ابراز آمادگی برای کار کرد. حرم مطهّر را شستوشو میکردند؛ از خلوتی آن استفاده کردم و به زیارت رفتم.