خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1363 / کتاب «به سوی سرنوشت»

    بعد از نماز صبح، استراحت کردم. صدای انفجاری از فاصله نزدیک، شیشه‏های منزل را لرزاند؛ تحقیق کردم، گفتند کپسول گاز در مغازه کنار میدان جماران منفجر شده است؛ احتمال خرابکاری هم می‏رود. مأموران مشغول تحقیق هستند. آقای [حسین]مرعشی آمد. دفتر آورد که سند انتقال ماشین پژوئی که از پیش داشتم، امضاء کنم.

    با آقای خامنه‏ای، تلفنی صحبت کردم؛ راجع به مطالب امروز نماز جمعه - که ایشان اقامه می‏کنند - مذاکره کردیم. اطلاع دادند که دستور مقابله به مثل در مقابل حمله به کشتی‏های نفتکش که از خارک نفت می‏گیرند، صادر شده است؛ تحولی در جنگ است. خداوند عاقبت را به خیر دارد. سرماخوردگی داشتم. کار زیادی نتوانستم بکنم. گزارش‏ها را از مجلس آوردند، خواندم. مطلب مهمی نداشت.

    امشب در کنفرانس بین‏المللی ائمه جمعه و جماعات در هتل استقلال شرکت کردم. درباره "روش قانونگذاری براساس اسلام" صحبت کردم و به سئوالات حاضرین پاسخ دادم. سوالات بیشتر راجع به جنگ و نپذیرفتن صلح با صدام و مسأله فلسطین و طرح نجات فلسطین و عوامل پیروزی انقلاب اسلامی در ایران بود. ساعت 11 شب به خانه برگشتم.