خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1363 – کتاب به سوی سرنوشت

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1363 – کتاب به سوی سرنوشت

  • جمعه ۲۵ خرداد ۱۳۶۳

جمعه 25 خرداد 1363

    تا ساعت ده‏ونیم صبح، در منزل مطالعه می‏کردم. برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه [تهران] رفتم. با اینکه روزه هستم و ضعف وجود دارد، بدون زحمت حدود یک ساعت‏ونیم صحبت کردم و آمادگی ایران، برای آتش‏بس در خلیج فارس را مطرح نمودم که احتمالاً موج جدیدی در دنیا به راه خواهد انداخت.

    عصر، آقای [حبیب الله] عسکراولادی آمد و از پذیرفتن سمت معاونت وزیر کشور، امتناع کرد. درباره کمیته امداد و مسائل اختلافی بازاریان با دولت بحث کردیم؛ کمی جوّ بهتر شده است ولی معتقد است که دولت، برنامه کوتاه کردن دست بازاریان [از اقتصاد کشور] را دارد و نمونه‏هائی از محدودیت‏های اتاق بازرگانی، کمیته اصناف و... را ذکر و اظهار می‏کرد با کنار رفتن [آقای میرحسین موسوی] نخست وزیر مخالف است، ولی باید [عملکرد ایشان] تعدیل شود.

    شب، آقای محسن رضائی آمد و راجع به پیشرفت کار مقدمات عملیات آینده، گزارش خوش بینانه‏ای داد. موفقیت در ساختن مین‏روب و مین‏کوب و طرح انتقال آب کرخه و کارون به منطقه عملیات و تأثیر آن روی دشمن و کم شدن آب هورالهویزه و استفاده از آن در عمران بیابانهای خوزستان گفت. آخر شب، بچه‏ها به فرودگاه رفتند؛ برای استقبال از اعظم - همسر [پسرم] محسن - که با فرزندش عماد، وارد کشور می‏شدند. هنگام خوردن سحری، وارد خانه شدند. نوزاد سالم، سرحال و سرزنده است.

    آقای دکتر ولایتی [وزیر امور خارجه] اطلاع داد که در سازمان ملل از اظهارات من در نماز جمعه استقبال شده است و از نماینده ما خواسته‏اند که در شورای امنیت شرکت کند؛ گفتم بهتر است از طریق دبیر کل سازمان ملل عمل کنیم.