ساعت دو صبح بیدار شدم؛ سحری خوردم و نماز صبح را خواندم و کمی خوابیدم. ساعت هشت صبح، جلسه شعبه [بررسی اعتبار نامهها] را تشکیل دادیم و یکسره تا ساعت دو بعدازظهر، کار کردیم و نوزده اعتبارنامه وکلاء را رسیدگی و تصویب کردیم. خسته بودم. عصر کمی استراحت کردم. نماز ظهر و عصر را با تأخیر، ساعت چهار بعداز ظهر خواندم.
پس از مذاکرات زیاد، بالاخره دبیر کل سازمان ملل، پیشنهاد آتشبس درخصوص حمله به اهداف غیر نظامی را به تأیید دو طرف جنگ رسانید و زمان آغاز آتشبس را نیمه شب 4 ژوئن 1984 به وقت گرینویچ اعلان کرد.
[آقای ایرج فاضل] وزیر علوم آمد و درباره اساسنامه »بنیاد اسکان دانشجو« - که چندی قبل در نماز جمعه مطرح کرده بودم - مشورت کرد. قرار شد، من هم جزو هیأت مؤسس [این بنیاد] باشم. در دفتر رئیس جمهور، جلسه شورای عالی دفاع داشتیم و تصمیماتی اتخاذ شد؛ از جمله درباره پیشنهاد [آقای خاویر پرزدکوئیار] دبیر کل سازمان ملل و مسئله ناوهای جنگی آمریکا و فرانسه در خلیج فارس بحث شد. اقدام خطرناکی توصیف شد.
بعد از جلسه، با [خبرنگار] صداوسیما مصاحبه کردم و پیشبینی موشک زدن صدام را در ساعات قبل از رسیدن نیمه شب، به وقت گرینویچ - که موعد آغاز آتشبس پیشنهادی دبیر کل سازمان ملل است - مطرح کردم.
بعد از مصاحبه، آقای نخست وزیر اطلاع داد که چند دقیقه قبل، عراق چهار موشک به دزفول زده و خرابی زیادی به بار آورده است. ما هم تصمیم گرفتیم بر شدت گلوله باران بصره بیفزائیم و دستور ستاد مشترک به واحدها را - در خصوص تعطیل آتش از ساعت مقرر را - لغو کردیم و قرار شد، وزارت امور خارجه در اینباره توضیح بدهد.
اعضای شورای عالی دفاع، افطار را مهمان آقای خامنهای بودیم. سپس به مجلس رفتم و گزارشها را خواندم. بالاخره معلوم شد، موشکهای صدام در دزفول 44 شهید و 200 مجروح و خرابی زیادی به بار آورده [است]. بعد از [شنیدن] اخبار ساعت ده شب، در مجلس خوابیدم. تراکم کارها و ملاحظات امنیتی، ایجاب میکنند که کمتر در خیابانها رفت و آمد داشته باشیم و لذا بسیاری از شبها در محل کار میمانم.