خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1363 – کتاب به سوی سرنوشت

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1363 – کتاب به سوی سرنوشت

حمله عراق به نهاوند، دزفول، مسجد سلیمان و گیلانغرب

  • پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۶۳

    هنگام سحر، از نخست وزیری اطلاع دادند که عراق دیشب شهر نهاوند را بمباران کرده و به شهرهای دزفول و مسجد سلیمان، موشک زده است. در نهاوند 15 نفر شهید و بیش از 100 نفر مجروح شده‏اند، ولی در دزفول، فقط چند مجروح داشته‏ایم و در مسجد سلیمان، موشک به خارج از شهر خورده است. دیروز، ما به عنوان مقابله به مثل، چند گلوله توپ به نقاط نظامی و حساس بصره زده‏ایم.

    عراق و حامیانش، می‏بینند ایران در جبهه‏های جنگ، دست بالا را دارد و برای فشار بر ایران به سیاست شرارت در شهرها و ناامنی در خلیج فارس و اقدامات خلاف مقررات بین‏المللی دست می‏زنند.

    احمد آقا آمد و اطلاع داد که امام با آتش‏بس درباره شهرها موافقند، ولی می‏فرمایند به نحوی باشد که احساس ضعف نشود. به آقای دکتر ولایتی [وزیر امور خارجه] گفته شده، ولی آقای خامنه‏ای اطلاع دادند که مشاوران وزارت امور خارجه، معتقدند که فعلاً به ژاپنی‏ها اطلاع ندهیم. قرار بود به آنها که این پیشنهاد را داده‏اند، بگوئیم که موافقیم تا در جلسه هفت کشور صنعتی - که امروز در اروپا تشکیل می‏شود - [این پیشنهاد را] مطرح کنند.

    جلسه‏ای با حضور فرماندهان ارتش و سپاه و رئیس جمهور و احمد آقا در منزل ما تشکیل شد و چند ساعت طول کشید. برنامه عملیات آینده را گفتند؛ چون بخشی از طرح را ناموفق می‏دانند، در نتیجه کل عملیات به تعویق خواهد افتاد. سپاه کوتاه می‏آید. قرار شد طرح جدید را تا سه روز دیگر تکمیل کنند و بیاورند.

    خبر آوردند که عراق به گیلان غرب هم حمله کرده است. به آقای صیاد شیرازی تأکید کردیم که نقاط نظامی و حساس و استراتژیک بصره را گلوله باران کنند. جو جنگ ملتهب شده است. مردم انتظار حمله متقابل ما را دارند؛ اما بخشی از نیروها آمادگی ندارند. در دریا هم برای مقابله به مثل، تحرک خوبی نیست. در زمین هم [برای عملیات] امروز و فردا می‏کنند. معصومه خانم، کارگر خانه قدیمیمان آمد و برای خرید خانه، کمک خواست. به کمیته امداد [امام خمینی] نوشتم که وامی از صندوقهای قرض‏الحسنه به ایشان داده شود.