خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1363 – کتاب به سوی سرنوشت

    ساعت هفت صبح، برای بدرقه آقای رابح‏بیطاط رئیس مجلس [خلق] الجزایر به فرودگاه [مهرآباد] رفتم. خبرنگاران در پاویون جمهوری با ایشان مصاحبه‏ای کردند. فقط کلیات را گفت؛ الجزایریها خیلی محافظه‏کار هستند و می‏خواهند با همه اطراف قضایا، دوست باشند. با هواپیمای هما ساعت هشت به ژنو حرکت کرد. به خانه برگشتم.

    گزارشها را که از مجلس آورده بودند، خواندم. بیشتر گزارشها بر محور زده شدن کشتی نفتکش ترکیه در نزدیکی خارک است و احتمال تلافی تازه با شروع تهاجم زمینی ما به عراق؛ در مجموع التهابی منطقه و دنیا را فراگرفته است.

    پیش از ظهر، هواپیماهای عراقی، مردم شهر بانه کردستان را - که مشغول تظاهرات برای سالگرد 15 خرداد بوده‏اند - بمباران کرده و بیش از ششصد نفر مجروح و شهید شده‏اند. عراق جنایت عظیمی مرتکب شده است.

    آقای مروارید با قرار قبلی آمد و پس از چند سال ملاقات نمودیم که خوب بود؛ برای برگرداندن بنیاد انقلاب اسلامی کمک می‏خواست. با فشار دادستانی [تهران] و کمیته [انقلاب اسلامی، این بنیاد] به امام واگذار شده است. می‏خواست که امام سرپرستی بنیاد را به او بدهند. آقای [ابوالفضل] توکلی [بینا] هم آمد. انتظار دارد به سرپرستی [سازمان] حج [و زیارت] برگردد. آقای [محمد حسین] رضائی به جای ایشان آمده است. با آقایان [محمد] موسوی خوئینی‏ها [نماینده امام و سرپرست حجاج ایرانی] و محمد خاتمی [وزیر ارشاد اسلامی] نساخته و کنار رفته است.