خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1363 – کتاب به سوی سرنوشت
سه شنبه 25 اردیبهشت 1363
برای چند ملاقات و کارهای اداری به مجلس رفتم. گزارشها را خواندم. موضوع مهم روز، زدن کشتیهای نفتکش در خلیج فارس است. آقای [علی محمد]بشارتی برای کارهای اداری مجلس و آینده خودش مراجعه کرد. [ناخدایکم اسفندیار حسینی] فرمانده نیروی دریائی آمد و از مخالفت گروه کار رئیس جمهور با ایشان و تضعیف فرماندهی گله داشت؛ گویا شنیده که میخواهند ایشان را عوض کنند. آقای شریفی - هم مباحثه دوران طلبگیام - آمد. مهندس مرّوت و مسئولان دیگر وزارت مسکن آمدند، درباره زمین و اختلاف با آقای مهندس گنابادی [وزیر مسکن و شهرسازی] مطالبی گفتند.
مصاحبهای با تلویزیون درباره انتخابات انجام دادم. دکتر احمدی از ستاد انقلاب فرهنگی آمد، تذکراتی راجع به گزینش دانشجو و تأکید برعدم مشخص کردن مرحله تحقیقات عقیدتی و سیاسی نمودم و راجع به دانشجو شناخته شدن محصلان دانشگاه آزاد تأکید کردم. با آقای [اسدالله]بیات دو خطبه عقد، برای دو زوج خواندیم. امام جمعه شهر بابک هم آمد و از موفقیت رقیب خود در انتخابات، ناراحت بود.
عصر، [دکتر ایرج فاضل] وزیر فرهنگ و آموزش عالی آمد. میخواست که در نماز جمعه برای حل مشکل مسکن دانشجویان مطالبی بگویم؛ پذیرفتم. راجع به گزینش دانشجو هم بحث شد. مخالف مصوبه موجود است و قصد استعفا دارد.
عصر، شورای عالی دفاع جلسه داشت. درباره کیفیت برخورد با موضوع حمله به کشتیهای نفتکش از طرف عراق بحث شد. بعد از جلسه، مصاحبه تلویزیونی کردم. سپس جلسه خصوصی طولانی با آقای خامنهای داشتیم. درباره کیفیت برخورد با دو خط تندرو و محافظهکار بحث کردیم؛ مفید بود. باید ادامه بدهیم. دیر وقت به خانه آمدم. امام بیانیهای در حمایت از شورای نگهبان در مقابل حملاتی که به آنها در انتخابات - با ادعای خطی برخورد کردن - آغاز شده بود، دادهاند؛ باعث ناراحتی تندروها خواهد شد.