دوشنبه 6 اسفند 1363
بحث درباره تبصرههای بودجه [سال 1364] در جلسات علنی شروع شد. ظهر، به دفتر رئیس جمهور برای ملاقات فرماندهان نظامی رفتم؛ فرماندهانی که قرار است در عملیات آینده شرکت کنند، به مشهد رفته بودند و امروز هم به زیارت امام رفتند.
پس از نماز جماعت، آیتالله خامنهای و من، با آنها صحبت کردیم و ناهار را با آنها خوردیم. سپس جلسه خصوصی، با آقایان صیاد و محسن رضائی و رفیقدوست داشتیم. درباره زمان شروع حمله، مذاکره شد؛ به نتایج خوبی رسیدیم و موارد مهمی بود که رفع ابهام شد. آنها به جبهه رفتند.
ساعت سه ونیم بعداز ظهر، جلسه مشترک هیأت دولت و رؤسای کمیسیونهای مجلس را داشتیم. سه ساعت طول کشید. درباره بسیج امکانات برای جنگ، بحث شد و نیمه تمام ماند. قرار شد در جلسه آینده که وضع جنگ روشنتر خواهد بود، درباره آن تصمیمگیری شود. درباره تأمین کسریهای بودجه سال جاری هم مشورت شد. قرار شد، تبصرهای به تبصرههای بودجه پیشنهادی به مجلس اضافه شود.
شب به دفترم رفتم. کارهای اداری را انجام دادم. آقای روحانی آمد. درباره مسائل عملیات آینده مذاکره کردیم.
آقای خامنهای، نتیجه ملاقاتشان با امام را گفتند؛ بینتیجه است. امام همان موضع قبلی را با حزب [جمهوری اسلامی] داشتهاند.