خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1363/ کتاب «به سوی سرنوشت»
پنجشنبه 25 بهمن 1363
تا ساعت هشت، در دفترم کار کردم. آقای امراللهی آمد؛ برای بودجه بیشتر برای سازمان انرژی اتمی کمک میخواست.
بعد از تنفس به دفترم آمدم. آقای روحانی آمد. گزارش وضع جبههها و تدارک مقدمات عملیات را داد و از پیشرفت کار اظهار رضایت نمود.
آقای رفیقدوست هم اطلاع داد مأموران موشکی لیبی، قرار است امروز وارد شوند. ظهر، اعضای کمیسیون کشاورزی آمدند و از وزارت کشاورزی و وجود فساد در خرید و مصرف گوشت و کود و سم و.... گله داشتند و قرار شد برای رسیدگی حکمی بدهم.
جمعی از اعضای حزب [جمهوری اسلامی] شیرگاه آمدند. از روحانی محل شاکی بودند. عصر، اعضای کمیتههای انقلاب [اسلامی] آمدند. برای آنها مفصلاً صحبت کردم. عدهای از دندان پزشکان همراه رئیس دانشکده دندانپزشکی [دانشگاه تهران] آمدند؛ از تصویب طرح [قانون تعیین وضع شغلی دندانسازان تجربی] رسمیت دادن به دندانسازان تجربی که در شور اول تصویب شده است و آن را ضدعلم میدانستند، شاکی بودند. با آنها بحث کردم.
[آقای حسین نیلی] وزیر معادن و فلزات و معاونانش آمدند. گزارشی از وضع معادن دادند و کمک و حمایت سیاسی میخواستند. تا ساعت هشت شب، در دفترم کار کردم و دیر وقت به خانه آمدم. اطلاع دادند که عراق یک کشتی حامل نفت سفید [ایران] را نزدیک بوشهر زده است.