خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1363/ کتاب «به سوی سرنوشت»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1363/ کتاب «به سوی سرنوشت»

  • یکشنبه ۹ دی ۱۳۶۳

 یکشنبه 9 دی 1363

    در جلسه علنی، یک لایحه را تصویب کردیم. بعد از وقت تنفس به دفترم آمدم. بخشی از فیلم مراسم عیدخاص، در مدرسه مجتهدی تهران را که توسط جمعی برگزار شده بود، دیدم؛ عمل مضّر و تفرقه افکنانه‏ای است؛ معلوم شد تحت تعقیبند. نماینده درود از تظاهرات حزب اللهی‏های درود، علیه آقای محمودی، امام جمعه درود - که از نزدیکان آیت‏الله گلپایگانی است - خبر داد. افرادی هم به اتهام کارگردانی تظاهرات، بازداشت شده‏اند.

    ظهر، در دفترم آقایان [غلامرضا] سلطانی و [حسین] سبحانی نیا نمایندگان کرج و نیشابور آمدند و درباره اختلافات در حزب [جمهوری اسلامی] و مجلس [شورای اسلامی] و... صحبت کردند؛ تأکید برلزوم بیداری و بی‏طرفی من و آقای خامنه‏ای داشتند. آقای لطیف صفری، نماینده اسلام آبادغرب آمد و از آقای موحدی قمی امام جمعه و حاکم شرع آن شهر، شکایت داشت و از وجود دو خط در روحانیت گفت و چاره‏جوئی داشت.

    عصر، در جلسه شورای [مرکزی] حزب شرکت کردم. بیشتر وقت جلسه را مسئله شهر درود و راه‏چاره اینگونه مسائل در ارتباط با حزب و اختلافات وزارت بازرگانی با اعضای هیأت مؤتلفه - کمیته صنفی - گرفت.

    با آقایان خامنه‏ای و [واعظ] طبسی جلسه داشتیم. درباره بنیاد تدوین تاریخ و خط سه و گروه قهدریجان [- سید مهدی هاشمی - ] و هم درباره لزوم کم کردن حضور زیاد روحانیون در تلویزیون مذاکره شد. دیر وقت به منزل آمدم. گزارشهائی را آوردند که عراق، چند حمله هوائی به شهر بستان و اطراف سوسنگرد داشته و [در این حادثه] عده‏ای شهید و زخمی شده‏اند.