خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1363/ کتاب «به سوی سرنوشت»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1363/ کتاب «به سوی سرنوشت»

  • پنجشنبه ۸ آذر ۱۳۶۳

 پنجشنبه 8 آذر 1363

    تا ساعت هشت، در دفترم کار کردم. آقای [جواد] اژه‏ای آمد و رونوشت نامه‏ای را که به امضای پنج نفر: آقایان مهندس [میرحسین] موسوی، [مسیح] مهاجری، [جواد] اژه‏ای، [سید محمدرضا] بهشتی و [ابوالقاسم] سرحدی‏زاده به آیت‏الله خامنه‏ای نوشته‏اند - و به خط غالب در حزب انتقاد کرده‏اند - آورد. وقت جلسه علنی صرف شور دوم مالیات فروش خودروهای دست دوم شد. مراجعات زیادی از طرف نمایندگان درباره مسائل جاری سپاه داشتم.

    ظهر، آقای عبدالله نوری آمد و راجع به مسائل جاری و تلاش برای طرد انقلابی‏ها و محاصره آیت‏الله منتظری و... اظهار نگرانی نمود. نماینده گچساران آمد. خواستار سفر من به کهکیلویه و کمک به نیازمندیهای منطقه بود و کسی را نیز همراه آورد که برای حل مشکل عده‏ای که در زمین وقفی شهرری، خانه ساخته‏اند و دچار مشکل شده‏اند، کمک می‏خواست.

    عصر، برای مسئولان آموزش استانهای حزب [جمهوری اسلامی] صحبت کردم و روی اتحاد و احتراز از باندبازی و یک بعدی کردن حزب [جمهوری اسلامی] و تأکید بر موضع حمایت از محرومان حزب صحبت کردم. فرماندهان سپاه و نمایندگان امام در سپاه آمدند. مفصل برای آنها درباره نقش نیروهای مسلح و برخورد دشمنان و احتراز از دو دستگی صحبت کردم. آقای [شیخ حسن] صانعی [از دفتر امام] تلفن کرد و گفت امام دستور داده‏اند، سران قوه درباره وضع دانشگاه‏ها، فوراً تصمیم‏گیری نمایند. گفتم ما تصمیم گرفته‏ایم و خدمت امام هم گفته‏ایم. رئیس جمهور و نخست وزیر هم تلفن کردند و در همین باره صحبت کردیم. در این مورد مشکلی داریم.