تا ساعت هشت صبح، در دفترم کار کردم. آقای [دکتر عبدالله]جاسبی آمد. گزارش پیشرفت کار دانشگاه آزاد اسلامی را داد و کمک خواست. درباره حزب [جمهوری اسلامی] و سازمان زنان اسلامی، صحبت کرد. آقای [رضا]امراللهی مسئول سازمان انرژی اتمی آمد و گفت، آلمان حاضر نیست در زمان جنگ، کار نیروگاه اتمی بوشهر را به طور جدی شروع کند و حتی ممکن است بعد از جنگ هم، همکاری لازم را ننمایند و تحت فشار آمریکا است. قرار شد پیگیری کنیم. در مورد سهام ایران در اورودیف فرانسه و وام ایران به آنها هم و درباره مواد تولیدی و وارداتیمان و پیشرفت کار برنامههای اصفهان گزارش داد.
دکتر حسن روحانی آمد. ایشان را در جریان برنامه عملیات آینده، قرار دادم و از ایشان خواستم که به نمایندگی من با فرماندهان [سپاه و ارتش] تماس بگیرد و برای رفع نیازها، کمک کند. در جلسه نمایندگان تهران شرکت کردیم. نیازهای آموزش و پرورش تهران برای زمین و ساختمان مطرح شد و راجع به برنامه وزارت مسکن، بحث و انتقاداتی شد و ایشان جواب داد؛ بد نبود. شهردار تهران، گزارش موفقیت برنامه اخیر طرح ترافیک را داد که با کمک سربازان وظیفه انجام شده است.
ظهر، سرهنگ [اسماعیل] سهرابی رئیس ستاد مشترک [ارتش جمهوری اسلامی] آمد. برای ارتشیها از جهت مسکن و حقوق کمک میخواست. با ایشان در مورد آماده کردن ستاد، برای همکاری در جنگ، صحبت کردم.
عصر، هیأت رئیسه جلسه داشت. شب، نخست وزیر آمد. به خاطر مسافرت آقایان خامنهای و موسوی اردبیلی جلسه سران قوا نداشتیم؛ ولی با آقای میرحسین موسوی درباره حزب [جمهوری اسلامی] صحبت کردیم؛ ایشان و دوستانش، بنا دارند در صورت تداوم سیاست کنونی، از حزب کنارهگیری کنند. من به ایشان پیشنهاد کردم که بهتر است در جهت اصلاح حزب حرکت کنند. قرار شد برای اصلاح اقدام شود. در مورد ارز، توزیع و بنیاد مستضعفان و خیلی چیزهای دیگر هم تصمیماتی گرفتیم.