خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1363/ کتاب «به سوی سرنوشت»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1363/ کتاب «به سوی سرنوشت»

  • پنجشنبه ۱۷ آبان ۱۳۶۳

 پنجشنبه 17 آبان 1363

    چند مراجعه قبل از جلسه در مورد اعتبارنامه آقای حمیدزاده داشتم. طرفدارانش از آقای یزدی گله داشتند که دیروز نوار کاستی را که به ضرر او بوده، به نمایندگان می‏داده‏اند و نواری که به نفع او و تکذیب نوار اول بوده، به نمایندگان نمی‏داده‏اند. از آقای اسلامیت، منشی کمیسیون تحقیق، در این مورد بازخواست کردم. چون مشکوک به نظر رسید، عصبانی شدم. آقای آذری [قمی] هم قبل از جلسه برخلاف مقررات، اظهاری به ضرر حمیدزاده کرد که زننده بود و من نارضائی خودم را از عمل او ابراز کردم؛ بالاخره علی‏رغم تلاشهای زیاد مخالفانش، اعتبارنامه تصویب شد.

    دو سه لایحه تصویب شد. در تنفس برای کمیسیونها جلسه داشتیم. ظهر، پدر شهیدی آمد و مطابق وصیّت پسر شهیدش، شش هزار تومان برای کمک به جبهه آورد. من هم، یک انگشتر طلا برای مادر شهید، هدیه فرستادم. یکی از کارمندان که قبلاً دانشجوی نیروی دریائی بوده است، مراجعه کرد؛ توصیه کردم که به کارش برگردد ولی او مایل نیست [برسرکارش] برود. [آقای عطاءالله فضائلی] نماینده سمیرم آمد. از فرماندار و استاندار [اصفهان] شکایت داشت. آقای سعیدالذاکرین [مدیر روابط عمومی مجلس] آمد. راجع به کارهای روابط عمومی و خبرنامه حرف زد.

    عصر، آقایان [محسن]رضائی و [محسن]رفیق‏دوست آمدند و آقای دهقان را به عنوان فرمانده سپاه منطقه یک تهران، معرفی کردند. گزارشی از پیشرفت مقدمات کار عملیات دادند و برای ادامه کارهایشان کمک خواستند و من در مورد عدم سختگیری با عشایر عرب خوزستان، تأکید کردم.

    آقای نیّری از کمیته امداد امام خمینی آمد. بودجه بیشتری برای کمک امداد می‏خواست. آقای [محمد علی] زم، مسئول حوزه هنری سازمان تبلیغات آمد. گزارشی از وضع فیلمهای خودشان و شیطنت فیلمسازان غیر اسلامی داد و [برای مقابله با اقدامات فیلمسازان غیراسلامی] کمک می‏خواست.

    آقای معادیخواه همراه سرگروههای بنیاد تدوین تاریخ انقلاب اسلامی آمدند. گزارشی از اقداماتشان دادند و برای ادامه کار تشویقشان کردم. منظورشان از ملاقات، پخش خبر و معرفی بنیاد بود. بعد از نماز، جلسه‏ای برای برنامه جلسه آینده کانون حزب [جمهوری اسلامی] داشتیم. شب، به خانه آمدم.