خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1363/ کتاب «به سوی سرنوشت»
یکشنبه 22 مهر 1363
صبح زود به مجلس رفتم. تا ساعت هشت صبح، گزارشها را خواندم. در جلسه علنی [مجلس شورای اسلامی] قبل از دستور، شهادت شهید آیتالله اشرفی [اصفهانی امام جمعه باختران] را تسلیت گفتم. خبر دادند، متأسفانه دو نفر از وکلای کردستان در روز قبل و [برادر] علی نادیزاده [نمایندگان دور اول پیرانشهر و سردشت و مریوان ] فوت کردهاند - با تصادف و سرطان - تسلیت گفتم. دو سه دستور انجام شد.
ظهر، [حجتالاسلام فرجانی] امام جمعه فیروزآباد [فارس]، آمد و گزارشی از وضع عشایر [قشقائی] و نیازهای منطقه داد و لزوم راهسازی و عمران جلگهها و توسعه تولید علوفه را توصیه میکرد. خانم [عاتقه صدیقی همسر شهید] رجائی آمد و در تأیید وزارت آقای [سیدکاظم]اکرمی حرف زد. آقایان خسروی و بوذری که توسط آقای سیدزاده از مجلس جواب شدهاند، برای شکایت آمدند.
کاردارمان در قطر آمد. گزارشی مبنی بر کثرت و قدرت ایرانیان در قطر و خشکسالی و وضع بداقتصادی این کشور و ترس آنها و علاقه باطنی آنها به دوستی با ایران داد. گفتم اگر آنها بخواهند ما میتوانیم با یک لوله از زیر دریا، آب شیرین به قطر بدهیم؛ مشروط به اینکه خودشان سرمایهگذاری کنند؛ مدعی بود حدود پنج میلیارد دلار به عراق کمک کردهاند.
عصر، [اعضای] کمیسیون دفاع آمدند. راجع به انتخاب آقای [سرهنگ فرخ عظیمی] اعتمادی، برای وزارت دفاع صحبت کردند. در شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی] شرکت کردم. شرکت عام، برای تأمین بودجه حزب و شرح وظایف واحد اقتصادی در دستور بود. برای راه انداختن واحد حزب مجلس مذاکره کردیم. برای جلوگیری از یک بعدی شدن حزب، روی جامعیت واحد، حرف زدم.
شب، جلسه مختصری در دفتر رئیس جمهور داشتیم. آقای [محمدعلی]موحدی کرمانی، [امام جمعه باختران] اطلاع داد که دفتر امام و دبیرخانه ائمه جمعه، به ایشان گفتهاند که تصمیم گرفته شده، امام جمعه باختران دائمی باشد و چون آقای موحدی، نمیتوانند دائمی در آنجا باشند، بنا دارند اعلان نمایند که دیگر نمیروند.
با [آقای میرحسین موسوی]نخست وزیر، تلفنی راجع به معرفی وزیر دفاع و برداشتن سقف یکصد هزار تومان، از واردات کالا توسط کارگران ایرانی در کشورهای حاشیه خلیج فارس صحبت شد. ایشان خواهان تشکیل جلسه مشورتی برای وضع بد ارز بودند.