چهارشنبه 28 شهریور 1363
اول وقت به مجلس رفتم. تا ساعت هشت صبح، گزارشها را خواندم. آقایان رضوی و داداشی آمدند. از برخورد مأموران دادستانی تهران، در ده روز بازداشتشان در رابطه با پرونده کشمیری [مربوط به بمبگذاری در نخست وزیری و شهادت رجایی و باهنر] و از سوءظن آنها به گروه رادیکال مجاهدین انقلاب اسلامی گله داشتند. آقای [عبدالله] عطائی نماینده سنندج آمد؛ بر لزوم توجه بیشتر به پیشمرگان مسلمان کُرد تکیه میکرد. از کارمندان مجلس که حکمشان به تأخیر افتاده، شکایت آوردند. مسئولان سپاه مجلس آمدند و از نامشخص بودن آئیننامه و مسئولیتهای حراست و امنیت مجلس گله داشتند.
با [آقای بنجامین مکاپا] وزیر امور خارجه تانزانیا، ملاقات داشتم. از کمک ایران به تانزانیا در فروش نفت نسیه ممنون بود و من هم روی کمک به کشورهای مستقل آزادیخواه آفریقا تکیه کردم. [آقای سراج الدین کازرونی] وزیر مسکن [و شهرسازی] آمد و گزارشی از وضع زمینهای موجود دولتی و متقاضیان داد. بر ضرورت تحویل زمین به متقاضیان برای رونق ساخت و ساز تأکید کردم. آنها تردید دارند که در تهران به طور وسیع زمین واگذار کنند؛ از مهاجرت و کثرت متقاضی و بحران مصالح ساختمانی میترسند. عصر، به دفتر مرکزی روزنامه جمهوری اسلامی رفتم. برای کارکنان [روزنامه] صحبت کردم. چاپخانه مجهزی دارند نصب میکنند.
شب، مهمان آقای [موسوی] اردبیلی [رئیس دیوان عالی کشور] بودیم. آقای [موسوی]اردبیلی از موضعگیریهای من، بعد از اظهارات امام به هیأت دولت، متشکر بود. درباره وزیر آموزش و پرورش بحث شد که [آقای میرحسین موسوی] نخست وزیر و [آیتاللهخامنهای] رئیس جمهور توافق ندارند؛ مشکل خواهیم داشت. درباره کمک به کارکنان دولت بحث شد. من طرح تهیه مسکن برای بیمسکنان آنها را داشتم. قرار شد کمیسیونی روی این طرح کار کند. ساعت 12 شب به مجلس رفتم و خوابیدم.