خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1363/ کتاب «به سوی سرنوشت»
یکشنبه 28 مرداد 1363
ساعت ششونیم صبح به مجلس رفتم. مشکل توافق بر سر وزراء، رفع نشده بود. در مجلس هم افرادی هستند که میکوشند کار وزرای دولت درست نشود تا کابینه دچار مشکل باشد. میخواهند مجلس، بدون یکسره شدن کار کابینه، تعطیل شود. به نخست وزیر و رئیس جمهور [درباره تصویب وزرای پیشنهادی] اصرار کردم که سه نفر مورد قبول و توافق را به مجلس بفرستند و نمایندگان را از اخلال در کار منع کردم.
اعتبارنامه نمایندگان فریمان و گچساران مطرح بود. جلسه را به آقای ربانی [املشی] سپردم. به دفترم آمدم و با پیگیری بالاخره در آخرین لحظات کار مجلس، نامه نخست وزیر مبنی بر معرفی سه وزیر علوم و صنایع و بهداری را به مجلس رساندم. نمایندگان مخالف را از اخلال مأیوس کردم. بلافاصله، نمایندگان مخالف حربه دیگری را بدست گرفتند که وزراء را با عجله به مجلس آوردهاند و میخواهند از وقت محدود [مجلس] و خواست نمایندگان [موافق] برای تعطیلی مجلس استفاده کنند.
عصر، در جلسه شورای مرکزی حزب [جمهوری اسلامی] شرکت کردم. بیشتر بحث، درباره وزرای جدید بود؛ روحیه محافظهکاری بر شورا حاکم است. شب، جلسه شورای داوری در دفتر آیتالله خامنهای داشتیم، ولی بیشتر درباره جهت و خط حزب [جمهوری اسلامی] صحبت کردیم. من از طرد نیروهای لایق انتقاد کردم، ولی به نتیجه محسوسی نرسیدیم؛ گرچه دیگران هم میپذیرفتند که باید آنها را طرد نکرد. آخر جلسه، پیشنهاد توافق درباره وزرای دفاع و آموزش و پرورش را به نخست وزیر و رئیس جمهور ارائه دادم، به نتیجه نرسید؛ سلیقههایشان تضاد داشت.
دیروقت به مجلس رفتم و خوابیدم. نخست وزیر و معاون بانک مرکزی برای وادار کردن نمایندگان مجلس در شورای پول و اعتبار، به امضاء مجوز بیرون آوردن اسکناس، از زیر کلید خواستند؛ به خاطر کم شدن پشتوانه ارزی، [در میزان] اسکناس، مشکل پیدا کردهاند. [با نمایندگان عضو شورای پول و اعتبار] مذاکره کردم. قرار شد [نمایندگان مورد نظر] گزارش [آقای میرحسین موسوی، نخست وزیر و معاون بانک مرکزی را در این مورد] بگیرند و عمل کنند. از عدم همکاری مسئولان بانکها [با مصوبات شورای پول و اعتبار] و کم کاری آنها در جلب پولهای مردم، گله داشتند.