بعد از نماز صبح تا ساعت ده در دفترم کار کردم. بیشتر وقتم صرف مطالعه تاریخ امامرضا(ع)، برای سخنرانی در کنگره امام رضا(ع) شد. با نمایندگان تهران، برای رسیدگی به امور تهران، جلسه داشتیم؛ دو ساعت طول کشید. مقداری درباره شکل و آئیننامه جلسه بحث شد و مقداری در محتوای کار بحث شد. پیشنهاد کردم، دست به اقدامات اساسی برای تهران بزنیم از قبیل مترو، فاضلاب، مسکن و.... ابتدا مخالفتهائی میشد؛ براساس اینکه اگر این مشکلات تهران حل بشود، جاذبه تهران زیاد میشود و مهاجرت به تهران سرعت میگیرد. در دوره گذشته مجلس هم با همین استدلال، این پیشنهاد رد شد؛ این بار مقاومت کردم، پذیرفته شد. قرار شد در جلسات بعد این پیشنهاد دنبال شود.
آقای موسوی جزایری [امام جمعه اهواز] آمد. از نوشتههای آشیخ محمد کرمی آورده بود. میگفت مرجع عربهای خوزستان است و منشاء فتنه میشود. از ضربهای که بعضی روحانیت خوزستان، به خاطر همراهی تصادفی با جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] در انتخابات خورده است، میگفت.
عصر، هیأت رئیسه مجلس، درباره نوع اتومبیل نمایندگان جلسه داشت؛ بنا شد [اتومبیل] ایرانی باشد. فرماندهان سپاه آمدند و طرح جدیدی برای عملیات در غرب و طرح جنوبشان را آوردند. یکی از افرادی که از داخل عراق، و از میان مخالفین و فراریان هورها آمده بود، گزارشهای جالبی آورده بود. بیشتر هدفشان، بههمزدن عملیات در دست اجرا بود که آقای صیاد طراحی کرده است. قانع نشدم ولی مطالب قابل توجهی داشتند. قرار شد با آقای خامنهای مشورت کنیم.