خاطرات روزانه /آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1363/ کتاب «به سوی سرنوشت»
سه شنبه 2 مرداد 1363
در جلسه علنی مجلس، طرح دوفوریتی اصلاح آئیننامه [داخلی مجلس] مطرح بود. درباره کیفیت انجام رأی اعتماد به دولت، جوسازی کرده بودند که طرح به ضرر مجلس است و رد شد. رد طرح، مایه خوشحالی سنتیها و شورای نگهبان شد. طرحی که آنها داده بودند در دستور مجلس قرار گرفت. ظهر، عقد ازدواج یکی از کارمندان مجلس را بستم و هدیهای که [تورگوت اوزال] وزیر امور خارجه ترکیه آورده بود، به او دادم.
هیأت رئیسه [مجلس] هم جلسه داشت. مطلب مهمی نداشتیم. بعضی از نمایندگان در این دوره به ماشین پیکان قانع نیستند و ماشین بنز یا تویوتا میخواهند. وضع روحیهها خیلی فرق کرده است؛ حدود صد نفر [در این مورد] نامه نوشتهاند.
عصر، گروه امداد مجروحان جبهه آمدند؛ گزارش کار دادند و راجع به حل مشکل [کمبود کادر] پزشکی کشور و تربیت پزشک و کنترل پزشکان، پیشنهاداتی دادند. مدیر عامل »بنیاد امور مهاجران جنگزده« آمد. گزارش داد و از کمبود بودجه نالید و برای رفع مزاحمت نمایندگان مناطق جنگزده، کمک خواست. سه پزشک نظامی آمدند و خواهان ارز برای فرزندانشان - که در خارجاند - بودند. مدعی تبعیض علیه خودشان، نسبت به پزشکانی که از خارج آمدهاند، هستند.
آقای [سیدمحمد کاظم] خوانساری سفیر ایران در لیبی آمد؛ نظرات لیبی را در مورد تحسین روابطمان با شوروی و مخالفان غیر اسلامی عراقی و تداوم جنگ آورد. من سیاست خودمان را روشن کردم که مانع ایجاد روابط خوب، خود شورویها هستند و خواستار موشکهای اسکاد [از شوروی] شدم.
آقای [اسدالله] لاجوردی و همکارانش [در دادستانی انقلاب تهران] آمدند؛ از فشار شورای عالی قضائی برای تضعیف او، برای آزاد کردن زندانیان گروهکها گله داشت و کمک میخواست. در مورد محاکمه بعضی از متهمان در رابطه با پرونده [انفجار در دفتر] نخست وزیری مشورت کرد. گفتم امام [رسیدگی به این پرونده را] به [آقای یوسف صانعی] دادستان کل کشور محّول کردهاند. شب به خانه آمدم. تلویزیون، گزارش مستند خوبی در ارتباط با معدن مس سرچشمه و سیاست استعماری آمریکا و سیاست خائنانه شاه پخش کرد؛ تماشا کردم.