بعد از نماز تا ساعت هشت صبح، در دفترم کار کردم. صبح و عصر، جلسه [مجلس] خبرگان داشتیم. مطلب مهمی در دستور نیست. بیشتر سخنرانان قبل از دستور، از عدم اهتمام به شأن خبرگان گله داشتند و خواستارِ وارد شدن در مسئله وظایف اصلی - که شناختن افراد صالح برای رهبری و آمادگی برای تعیین رهبر پس از امام - بودند. بالاخره عصر، ماده واحدهای به تصویب رسید که کمیسیونی مرکب از 15 نفر برای بررسی افراد صالح برای [جانشین] رهبری تعیین شود.
عصر، آقای [محمدصادق] حائری شیرازی به دفترم آمد. راجع به انتخابات شیراز و کنارهگیری از امامت جمعه شیراز، به منظور پرداختن به کار فکری مشورت کرد. آقای طاهری شمسی هم راجع به لزوم آمادگی برای معرفی رهبر بعد از امام، تأکید نمود.
شام را مهمان آقای [محمدتقی] فلسفی بودم. چند نفر از وعاظ را هم دعوت کرده بودند. بیشتر صحبتها، درباره وضع روحانیون بعد از انقلاب بود. میخواستند بگویند که بخشی از مردم زده شدهاند و من بیشتر روی وفاداری اکثریت مردم تکیه کردم و از آرای زیاد روحانیون در انتخابات، قرینه آوردم. [وعاظ] از خلوتی مساجد مینالیدند که گفتم مراکز دینی که با روحیه توده مردم مناسبت دارد، شلوغ است؛ مثل نمازهای جمعه و جامعهالصادق و.... دیر وقت به خانه آمدم. خانواده »حسین امین« آمده بودند و برای آزادی او از زندان، کمک میخواستند؛ بیجهت بازداشت کردهاند.