خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1363- کتاب به سوی سرنوشت
گلایه همسر شهید مطهری از صداوسیما
تمام روز در منزل بودم. به خاطر بین دو تعطیل قرار گرفتن امروز، از طرف دولت تعطیل رسمی اعلام شده است. بیشتر وقتم به مطالعه گزارشها، تلکسها و مطالعه سناریوی "سریال سربداران" گذشت. این روزها، رسانههای جمعی غرب در مجموع، اجباراً به نفع ما حرف میزنند. استفاده عراق از اسلحه شیمیائی، فرصتی برای رسوا کردن بعثیهای عراق پیش آورده و دیدار خبرنگاران غربی از جزایر مجنون هم به نفع ما بوده است؛ گرچه شورای امنیت، سست و محافظهکارانه نظر داده، اما تأثیر خوبی داشته است. شورویها موضع خوبی ندارند؛ خودشان [به ارسال بمبشیمیایی به عراق] متهمند.
در مجموع، رسانههای استکباری، خیلی کمتر از آنچه این حادثه مهم اقتضا دارد، عمل میکنند. اگر این جنایت علیه یکی از کشورهای اقماری غرب و یا شرق صورت میگرفت، امواج محکومیت، افشاگری و حتی دخالتها، بسیار زیادتر از اینها بود؛ اما سابقه آن در جنگ جهانی دوم و حافظه جهانی، ایجاب کرده است که کمی به آن بپردازند. از طرفی میدانند که اگر پیگیری نشود، ممکن است رسوائی جدی برای خودشان - که این امکانات را در اختیار حزب بعث عراق قرار دادهاند - فراهم شود.
آقای [عبدالمجید] معادیخواه، برای تصویب اساسنامه بنیادتدوین تاریخ [انقلاب اسلامی]، تلفنی تأکید کرد. در این خصوص با آقای خامنهای تلفنی صحبت کردم؛ قرار شد جلسهای داشته باشیم. قرار شد برای اقامه نمازجمعه در دو هفته آینده - به خاطر برگزاری انتخابات - خود ایشان اقدام کنند.
شب، آقای دکتر [حسن]روحانی آمد و راجع به پیشرفت کار در مورد استفاده از امکانات وزارت نفت در جبهههای جنگ گزارشی داد؛ خوب است. با مهندس [محمد]غرضی [وزیر نفت] هم تلفنی صحبت کردم؛ قرار شد شروع کنند.
با آقای امام جمارانی، مسئول نظارت برانتخابات استان تهران هم صحبت کردم و درباره مراعات عدالت و قانون در انتخابات تأکید نمودم. در کرج، در مورد آقای فریدون روحانی مسألهای پیش آمده است.
همسر آقای مطهری آمد و راجع به پخش آثار شهید مطهری از صداوسیما تأکید داشت و از حزب [جمهوری اسلامی] گله میکرد که عکس ایشان را در مراکز خود نصب نکردهاند. آخر شب، فیلم مارکوپولو را تماشا کردم. دکتر سعید لاهوتی هم، برای رفتن به محل خدمت سربازی در اهواز، جا رزرو کرد.