خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1363- کتاب به سوی سرنوشت

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1363- کتاب به سوی سرنوشت

گلایه همسر شهید مطهری از صداوسیما

  • شنبه ۱۱ فروردین ۱۳۶۳

    تمام روز در منزل بودم. به خاطر بین دو تعطیل قرار گرفتن امروز، از طرف دولت تعطیل رسمی اعلام شده است. بیشتر وقتم به مطالعه گزارش‏ها، تلکسها و مطالعه سناریوی "سریال سربداران" گذشت. این روزها، رسانه‏های جمعی غرب در مجموع، اجباراً به نفع ما حرف می‏زنند. استفاده عراق از اسلحه شیمیائی، فرصتی برای رسوا کردن بعثی‏های عراق پیش آورده و دیدار خبرنگاران غربی از جزایر مجنون هم به نفع ما بوده است؛ گرچه شورای امنیت، سست و محافظه‏کارانه نظر داده، اما تأثیر خوبی داشته است. شوروی‏ها موضع خوبی ندارند؛ خودشان [به ارسال بمب‏شیمیایی به عراق] متهمند.

    در مجموع، رسانه‏های استکباری، خیلی کمتر از آنچه این حادثه مهم اقتضا دارد، عمل می‏کنند. اگر این جنایت علیه یکی از کشورهای اقماری غرب و یا شرق صورت می‏گرفت، امواج محکومیت، افشاگری و حتی دخالت‏ها، بسیار زیادتر از اینها بود؛ اما سابقه آن در جنگ جهانی دوم و حافظه جهانی، ایجاب کرده است که کمی به آن بپردازند. از طرفی می‏دانند که اگر پیگیری نشود، ممکن است رسوائی جدی برای خودشان - که این امکانات را در اختیار حزب بعث عراق قرار داده‏اند - فراهم شود.

    آقای [عبدالمجید] معادیخواه، برای تصویب اساسنامه بنیادتدوین تاریخ [انقلاب اسلامی]، تلفنی تأکید کرد. در این خصوص با آقای خامنه‏ای تلفنی صحبت کردم؛ قرار شد جلسه‏ای داشته باشیم. قرار شد برای اقامه نمازجمعه در دو هفته آینده - به خاطر برگزاری انتخابات - خود ایشان اقدام کنند.

    شب، آقای دکتر [حسن]روحانی آمد و راجع به پیشرفت کار در مورد استفاده از امکانات وزارت نفت در جبهه‏های جنگ گزارشی داد؛ خوب است. با مهندس [محمد]غرضی [وزیر نفت] هم تلفنی صحبت کردم؛ قرار شد شروع کنند.

    با آقای امام جمارانی، مسئول نظارت برانتخابات استان تهران هم صحبت کردم و درباره مراعات عدالت و قانون در انتخابات تأکید نمودم. در کرج، در مورد آقای فریدون روحانی مسأله‏ای پیش آمده است.

    همسر آقای مطهری آمد و راجع به پخش آثار شهید مطهری از صداوسیما تأکید داشت و از حزب [جمهوری اسلامی] گله می‏کرد که عکس ایشان را در مراکز خود نصب نکرده‏اند. آخر شب، فیلم مارکوپولو را تماشا کردم. دکتر سعید لاهوتی هم، برای رفتن به محل خدمت سربازی در اهواز، جا رزرو کرد.