خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1362 – کتاب آرامش و چالش
در ملاقات سفیر روسها با هاشمی چه گذشت؟ *** گزارش غلام اسحاق خان از اغتشاشات پاکستان
صبح زود به مجلس رفتم. کسالت داشتم. از بیمارستان فیروزگر آمدند و خون و ادرار برای آزمایش بردند. بعداً اطلاع دادند که سالم است. تا ساعت هشت و نیم گزارشها را خواندم. [غلام اسحاق خان] وزیر [دارایی،] اقتصاد [و بازرگانی] پاکستان به دیدنم آمد. مقداری در کلیات توسعه روابط صحبت شد. از اغتشاشات جاری پاکستان پرسیدم. گفت کمونیستها و چپیها هستند. پایگاه مردمی - جز در سند - ندارند و از خارج، حمایت میشوند - روسیه و هند و افغانستان - نگرانی نداریم؛ مردم با ما هستند. از مذاکره با افغانستان و روسیه صحبت شد. از ما میخواست که از مذاکرات حمایت کنیم. زور مجاهدان، شوروی را به مذاکره کشانده و نباید زور را کم کنیم و مذاکره بدون نظر مجاهدان افغانی، آنها را مردد میکند. از تصویب مهلت به پاکستان، برای پرداخت وام ایران در مجلس، تشکر کرد.
آقای [علی]عباسپور مشاور رئیس جمهور آمد و راجع به برنامه پنج ساله مطالبی داشت. قرار شد در کمیسیون ویژه شرکت کند. سفیر روسیه آمد. سلام رهبران [اتحاد جماهیر شوروی] را آورد. خواستار تحسین روابط بود و از شعار مرگ بر شوروی گله داشت. من علل بروز این شعار را گفتم و ثابت کردم که شوروی مقصراست: کمک شوروی به عراق در جنگ، کارهای حزب توده، اعترافهای مهمی که هنوز با مردم در میان نگذاشتهایم، تجاوز شوروی به افغانستان و خیلی چیزهای دیگر را تذکر دادم و اشتباهات شوروی را گفتم. بر خصلت ضدامپریالیستی انقلاب ایران - که همین یکی کافی است که شورویها راضی باشند - تکیه کردم. حرف حسابی در جواب نداشت و وسیله اصلاح روابط را رفع این عوامل، معرفی کردم.
شورای دانشگاه تربیت مدرس آمدند. گزارشی از کار و برنامهها دادند و از قلت امکانات و عدم همکاری وزارت علوم گله داشتند. اردوی مدرسان و علمای اهل سنت آمدند که سه ماه دوره دیدهاند، گزارشی دادند که جالب بود و من درباره اتحاد مسلمانان صحبت کردم. دکتربسکی و حمید لاهوتی آمدند. دکتر بسکی، گزارشی از خدمات خود در گنبدکاووس داد و از فشار بر مخالفان، نگران بود و پیشنهاد عفو میداد و پیشنهاد انتقال و تاسیس مراکز خدمات پزشکی به خارج از تهران داشت.
بعد از ناهار و نماز، سران اقلیت [مسیحیان] آشوری آمدند؛ ضمن اعلان وفاداری به انقلاب، برای دکتر [سرگون]بیت اوشانا نماینده اقلیت آشوری مجلس - که به خاطر عضویت در حزب توده بازداشت شده - شفاعت کردند. گفتم، فیلم اعترافات او را مشاهده کنند؛ اگر صلاح دانستند، رسماً تقاضای عفو و ضمانت نمایند.
عقد ازدواج برادرزاده آقای مروارید را بستم. عصر آقای خانیان آمد؛ از آقای پاکروان رئیس دیوان محاسبات - در مقابل مخالفانش - حمایت مینمود و خواستار ارتباط بیشتر ما با مردم بود و پیشنهاد دادن قطعات آمریکایی از طرف دیگری را مطرح کرد. در جلسه شورای اقتصاد شرکت کردیم. مسائل اجرایی تصمیمات مطرح بود و بحث ایجاد بندر آزاد، که به جایی نرسید؛ بیشتر حضار موافق نبودند. شب به خانه آمدم؛ کمی کسالت دارم.