خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1362/ کتاب «آرامش و چالش»
ملاقاتی که هاشمی با درد کلیه انجام داد *** مخالفت هاشمی با استعفای خسرو تهرانی
تا ساعت هشت صبح مطالعه میکردم. کلیهام درد گرفته بود. به خاطر انجام چندین ملاقات، بنا بود در مجلس باشم. آقای خسروتهرانی [مسئول اطلاعات نخست وزیری] آمد. از برخوردها گله داشت. استعفا داده است؛ گفتم استعفا نکند. آقای [سیدمحمود]دعایی همراه با یک نفر از استعدادهای درخشان که ابتکاراتی کرده بود، آمدند. درد کلیهام، شدت گرفته بود، نتوانستم ملاقات را تمام کنم؛ بقیه ملاقاتها را لغو کردم. دکتر خبر کردم. [دکتر هادی منافی]وزیر بهداری و دو وزیر بهداری سابق و اسبق دکتر[محمدرضا]عارفی و دکتر [موسی]زرگر و چند پزشک دیگر آمدند. نظر اکثریت برناراحتی کلیه از شن یا سنگ بود. مسکن قوی تزریق کردند و خون و ادرار، برای آزمایش بردند. کمی راحت شدم. دوباره درد برگشت. باز هم آمدند و مسکن دادند. ظهر طاقتم تمام شد. برای عکسبرداری و معالجه به بیمارستان قلب رفتم. تا نزدیک غروب عکس و معاینه بود و مرتب با آمپولهای مسکن که تزریق میشد، درد را آرام میکردند. آخرین عکس نشان داد که سنگ از کلیه عبور کرده و نزدیک مثانه است. درد هم ساکت شد. خانواده و بچهها هم آمدند. ضرورتی نبود که در بیمارستان بمانم. شب به خانه آمدم. دیگر درد عود نکرد و شب را راحت خوابیدم. خبر مهمی نداشتیم. امروز صبح، فیلم مصاحبه دکتر [سرگون]بیتاوشانا [گوک تپه] نماینده اقلیت [مسیحیان] آشوری [و کلدانی] در مجلس را - که به جرم تودهای بودن، بازداشت شده - دیدیم؛ اعتراف کرده و تقاضای عفو نموده است. بنا بود رهبران آشوریها به ملاقات بیایند که لغو شد.