خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1362/ کتاب «آرامش و چالش»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1362/ کتاب «آرامش و چالش»

اقامه نماز جمعه توسط آیت‌الله خامنه‌ای *** تفکر سحرگاهی هاشمی هم سیاسی شد

  • جمعه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۲

جمعه 30 اردیبهشت 1362

    صبح زود، بعد از نماز، مقداری درباره مشکلاتی که اختلافات خطوط و جریانها برای انقلاب و وحدت دارد، پیش می‏آورد، فکر کردم و در ذهنم راه‏حل‏هایی ترسیم کردم و یادداشت نمودم که بعداً از طرق مختلف اقدام کنم و سپس دوسه روز خاطرات عقب مانده را نوشتم. کتابخانه‏ام را که مقداری به هم ریخته بود، نظم دادم. نمازجمعه را [آیت‏الله] آقای خامنه‏ای اقامه کردند.

    پیش از ظهر از طرف وزارت امور خارجه، تلفنی اطلاع دادند که شوروی یک قدم عقب نشسته است. دیروز در مسکو به سفارت ما ابلاغ کرده بودند که سه نفر از اعضای سفارتمان به عنوان عناصر نامطلوب، شوروی را ترک کنند. در تهران، وزارت خارجه دیروز سفیر شوروی را احضار کرده و به آنها گفته ما هم افراد نامطلوب در سفارت شما را می‏شناسیم و اگر شما اصرار دارید، ما هم متقابلاً آنها را اخراج می‏کنیم. سفیر یک روز مهلت خواسته و امروز اطلاع داده‏اند که آنها اعلان نمی‏کنند. به وزارت خارجه گفتم، شما هم بگویید ما هم اخراج می‏کنیم و اعلان نمی‏کنیم.

    دیشب محمد اخوی گفت از وزارت خارجه خواسته‏اند که علیه شوروی مطلبی بگذاریم. من مخالفت کردم؛ گفتم صبر کنند، ما مشورت کنیم و امروز دکتر ولایتی گفت، بدون اطلاع او بوده. عصر آقای [عبدالمجید]معادیخواه آمد و راجع به مسافرت به لندن و احتمالاً اقامت در آنجا صحبت کرد؛ گفتم به عنوان سفر برود. سپس احمدآقا آمد و راجع به مسائل اصفهان و حزب جمهوری اسلامی و مخالفتهایی که با آن می‏شود و چند مسأله دیگر صحبت کردیم. شب حاجیه والده به منزل ما آمدند؛ کسالت دارند. دکتر برایشان احضار کردیم.