خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1362/ کتاب «آرامش و چالش»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1362/ کتاب «آرامش و چالش»

نظر جامعه مدرسین درباره هاشمی چه بود؟ *** گلایه های آیت‌الله منتظری از سپاه

  • چهارشنبه ۲۳ آذر ۱۳۶۲

    صبح زود برای شرکت در سمینار شوراهای ائمه جمعه استانها عازم قم شدیم. ساعت هشت و نیم به قم رسیدیم. اول به منزل آیت‏الله منتظری رفتم و مقداری صحبت کردم و همراه ایشان در جلسه شرکت کردم. من مفصلاً صحبت نمودم و نظراتی برای کیفیت برخورد ائمه جمعه با انتخابات مطرح کردم؛ مورد توجه قرار گرفت. رأی‏گیری شد و تصویب گردید. سمینار را از مشکلاتی که برای صدور قطعنامه و تصمیم‏گیری داشت، نجات دادم.

    دوباره به منزل آقای منتظری رفتم. مذاکرات مفصلی داشتیم. ایشان از اینکه بیت و اطرافیانش مورد انتقاد و سوءظن قرار گرفته‏اند، ناراحت است. مطالبی هم از نظرات جامعه مدرسین [حوزه علمیه قم] راجع به دولت و من و آقای خامنه‏ای نقل کردند و راهنمایی نمودند. از فشاری که سپاه علیه روحانیون بیدار وارد کرده انتقاد نمودند. از مخالفت سپاه با بیت خودشان، ناراحت بودند. پیامهایی توسط من، برای امام و رئیس جمهوری در مورد بیت خودشان دادند. ناهار مهمان ایشان بودم. کمی استراحت کردم. مصاحبه‏ای با تلویزیون نمودم. به حرم حضرت معصومه(س) رفتم و سپس به تهران حرکت کردم.

    به جلسه هیأت رئیسه [مجلس] با تأخیر رسیدم. تصمیماتی درباره تجدید انتخابات برای شرکت در بین‏المجالس و هم برای تحویل گرفتن محل بیمارستان بیمه‏های اجتماعی - کنار مجلس قدیم - گرفتیم. اول شب، خبر رسید که عراق به بهانه تلافی انفجارهای کویت به شهرهای اندیمشک، دزفول، بهبهان و رامهرمز موشک زده و نهاوند را بمباران کرده است. بمب‏گذاری کویت هیچ ربطی به ایران ندارد و عراق موذیانه ایران را متهم می‏کند و خودش را مدافع اعراب معرفی می‏نماید. به همین جهت، شب به خانه نرفتم و در دفترم ماندم. با آقای خامنه‏ای برای تلافی حمله و انتقام صحبت کردم. ایشان تازه از سفر برگشته بودند. خودم با سرهنگ صیاد [شیرازی فرمانده نیروی زمینی ارتش] صحبت کردم.