خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1362/ کتاب «آرامش و چالش»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1362/ کتاب «آرامش و چالش»

آغاز عملیات والفجر ۴ در پنجوین عراق *** اختلاف عسگر اولادی و بادامچیان با نخست وزیر

  • دوشنبه ۲ آبان ۱۳۶۲

    تمام روز در خانه بودم. صبح زود با جبهه تماس گرفتم، معلوم شد که دیشب مرحله دوم عملیات والفجر چهار با هدف تسخیر شهر پنجوین [عراق] آغاز شده است. از شمال و شرق و جنوب به این شهر نزدیک شده‏ایم و در غرب آن عراقیها هستند. جنگ ادامه دارداز ظهر آقای طبسی تولیت آستان قدس [رضوی] آمدند. راجع به اختلافات نخست وزیر با آقایان [اسداله] بادامچیان و عسکراولادی مطالبی داشت و از من خواستند که به مشهد بروم. احمدآقا هم آمدند و راجع به جنگ و حفاظت بیت و انفجارهای بیروت و عکس‏العمل آمریکاییها بحث کردیم.

    آقای محسن رضایی از اهواز تلفن کرد که برای تهیه مقدمات کار مهمی به آنجا رفته‏اند و از من خواست که علت پیشرفتگی شیلر در خاک ایران، هنگام تعیین مرزهای ایران و عراق را بررسی کنم؛ شاید ملاحظات نظامی و سیاسی یا اقتصادی و یا جغرافیایی در کار بوده است.

    آقای دکتر سعید لاهوتی هم که از سربازی به مرخصی آمده است، امروز در خانه بود و عفت از ماهیهای اهدایی آقای احسانبخش [امام جمعه رشت] ناهار درست کرد. عصر، آقای محتشمی سفیرمان در سوریه آمد و راجع به پرداخت ارز کالاهای سوری که در نمایشگاه آورده بودند و مشاوره در امر اختلافات فلسطینیها و سوریها و شیخ سعید [شعبان]، طرابلس، وضع لبنان و نیازها و حوادث دیگر صحبت کردیم.