خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1362 / کتاب «آرامش و چالش»

پنجشنبه 2 تیر 1362
بعد از سحر و نماز خوابیدم. ساعت هفت صبح به مجلس رفتم. قبل از [آغاز] جلسه علنی، گزارشها را خواندم. گزارش هیأت سازمان ملل، درباره خرابیهای جنگ به دبیرکل داده شده و گویا به نفع ایران است. باید متن را دید؛ گویا سازمان ملل میخواهد، اعتماد ایران را به خود جلب کند؛ چون ما همیشه نسبت به کارهای سازمان ملل، اظهار بیاعتمادی کردهایم و آن را وابسته و تحت نفوذ، معرفی کردهایم.
اختلافات داخلی فلسطین به مرحله حادی رسیده است؛ درگیری مسلحانه که نشان از عقب رفتن [یاسر]عرفات و گروه او دارد. قبل از دستور چند جملهای از مرحوم [مصطفی]ملکی امام [جماعت]مسجد همّت یاد کردم. طرح حدود مالکیت خصوصی مطرح بود. مطلب تازهای غیر از کلیات مسلم نداشت؛ تصویب شد.
پیش از ظهر به دفترم آمدم. با آقایان [مرتضی]کتیرایی [کارپرداز هیأت رئیسه مجلس] و قیصر، درباره اصلاحیه طرح کارکنان مجلس، صحبت کردم. ظهر، سلمانی برای اصلاح به دفتر آمد. آقای مهندس حسین سالاری آمد و از عزل آقای ابراهیمی، توسط آقای غرضی [وزیر نفت] شکایت داشت. آقای [سید محمود] علوی نماینده لارستان آمد و از وزارت بهداری به خاطر ندادن پروانه ساخت بیمارستان - که بودجهاش را ایرانیهای مقیم جنوب خلیج [فارس] میدهند - و از فرماندار لار شکایت داشت.
عصر، گروهی از اعضای دفتر تحکیم وحدت آمدند و درباره سمینار دانشجویی گروههای اسلامی سراسر دنیا در ایران، به مثابه مقدمهای برای "تشکیلات جهانی اسلامی دانشجویی" مشورت کردند. نظرات خودم را دادم و ضبط شد. از اصفهان آقای [قربانعلی]دری [نجف آبادی] تلفن کرد و پیشرفت کار [رفع اختلافات مسئولان اصفهان] و موانع آن را گفت. از من خواست که برای مراسم هفتم تیر به اصفهان بروم. آقای [مرتضی]الویری [نماینده دماوند] آمد و گزارش وضع دفتر فولاد مبارکه در ایتالیا را داد؛ گفت وضع بهتر شده است. از آقای [سیدتقی]خاموشی که در دماوند، علیه ایشان صحبت کرده، شکایت داشت. همسر آقای طاهر احمدزاده آمد و از بازداشت او گله داشت. از اتهامات ایشان پرسیدم؛ گفتند پرونده او سنگین است: جعل گذرنامه، ارتباط با منافقان، فحاشی و تحریف تاریخ در نوشتههایش و... گفتم، اگر بخواهید کمکی شود، باید درخواست عفو کنند. [آقای محمد علی خسروی] نماینده میاندوآب آمد و از امام جمعه شکایت داشت. دکتر [هادی]منافی [وزیر بهداری] با معاونان خود آمدند. از طرح بهداشت و تقدم آن بر درمان گفتند و کمک خواستند. از نظام پزشکی به خاطر دادن امتیاز به پزشکان غیر حزباللهی انتقاد کردند. از دکتر [عباس]شیبانی [رئیس دانشگاه تهران] هم گله داشتند؛ به همین جهت و به خاطر گرفتن بیمارستان شوروی از وزارت بهداری، به استناد حکم نخست وزیر - که قانونی نبوده است - من هم از برخوردهای خشک آنها از جمله، در ارتباط با بیمارستانهای "لامرد" و "اشکنان"، انتقاد کردم. افطار را در مجلس ماندم و ساعت ده شب، به خانه آمدم. حمید وسعید لاهوتی هم از اهواز و گنبد آمده بودند و از وضع جبهه و نیروهای مسلح، اطلاعاتی دادند.