سه شنبه 17 خرداد 1362
بعدازنماز، پیامی برای سمینار جهاد نوشتم. گزارشها را خواندم. به جلسه علنی رفتم و تا ساعت ده در جلسه ماندم. برای انجام مراسم قرعهکشی به شورای نگهبان رفتم. [آیتالله خامنهای] رئیس جمهور، نخست وزیر، [آیتالله موسوی اردبیلی] رئیس دیوان عالی کشور، [آیتالله صانعی] دادستان کل کشور و احمد آقا بودند. مقداری مزاح و تفریح کردیم، برمحور حال مضطرب اعضای شورای نگهبان در رابطه با نتیجه قرعه؛ قرعه انجام شد. آقایان ربّانی[املشی] و مهدوی کنی و رضوانی از فقها و [مهدی هادوی، محسن هادوی] دو برادر و [گودرز]افتخار جهرمی از حقوقدانها خارج شدند. همانجا مشاورهای درباره اعضای جدید کردیم.
ظهر به مجلس آمدم. [آقای احمد بهرامی] نماینده پاوه آمد و از تهاجم جدید ضدانقلاب در غرب باختران گفت و از مسئولان گله داشت. نمایندگان خوزستان و رئیس و مسئولان دانشگاه اهواز آمدند؛ از مهاجرت اساتید و دانشجویان دانشگاه اهواز به خاطر مشکلات زندگی در اهواز و عدم امکان کمکهای فوق برنامه نگران بودند. با نخست وزیر صحبت کردم که امکانات اضافی برای نگهداری آنها در اختیارشان بگذارد.
عصر، واحد دانش آموزان حزب [جمهوری اسلامی] آمدند راجع به کنگره و... حرفهایی داشتند. با اعضای مجلس اعلای انقلاب [اسلامی] عراق ملاقات داشتم. آقای [سیدمحمود]هاشمی [شاهرودی] رئیس مجلس [اعلای انقلاب اسلامی عراق] بحث کرد و من هم مفصلاً صحبت کردم. نماینده آقای منتظری در دانشگاه تربیت معلم با همفکرانش آمدند. از کار خلافی که کردهاند، ناراحتاند؛ چون محکوم شدهاند. گفتم تسلیم قانون باشند و نگران عکسالعمل و بهرهگیری مخالفانشان نباشند. میگفت آقای [محیالدین]فاضل هرندی قرار است، فردا در دانشگاه عمل آنها را محکوم نماید.
آقای [محمد حسن]زورق معاون صداوسیما آمد و از مخالفتهایی که با ایشان میشود، نگران بود و صحبت از استعفا داشت. ایشان را تقویت روحی کردم. هیأت مدیره شرکت فرش آمدند و از موضعگیری "ستاد پیگیری فرمان امام" سخت شاکی بودند؛ ظالمانه میدانستند و تقاضای تحقیق داشتند. گروهی از دادستانی انقلاب آمدند و از تضعیفهای اخیر گله داشتند و کمک میخواستند. آیتالله منتظری تلفن کردند و آقایان جوادی آملی و سید عباس خاتم را برای شورای نگهبان، پیشنهاد نمودند.