خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1362 / کتاب «آرامش و چالش»

خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1362 / کتاب «آرامش و چالش»

  • چهارشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۶۲

چهارشنبه 14 اردیبهشت 1362

    پس از نماز تا ساعت نه ونیم صبح مطالعه کردم. گزارشها را خواندم. ساعت نه ونیم گروهی از کارمندان جدید مجلس آمدند و از کارپردازان گله داشتند. آقای روحانی سفیر ایران در لبنان آمد؛ از ایشان استعفا گرفته‏اند، به خاطر اینکه با یکی از کارمندان زن سفارتخانه، ازدواج موقت کرده و به اختلاف کشیده شده و گویا توطئه‏ای علیه ایشان بوده است. سپس جمعی از مسئولان اداری و نهادهای انقلابی چابهار آمدند. از مشکلات و کمبودها و مخصوصاً کمبود آب و رفاه گفتند و معلوم شد کار درستی برای آنجا نشده است. سپس سفرای ما در هند، سومالی، مکزیک، موریتانی، اسپانیا و ایتالیا آمدند و گزارشهایی از کشورهای متبوع خود ارائه کردند و حدود و روابط را توضیح دادند و مشورتهایی شد. آقای [محمدعلی]الهی مسئول سازمان عقیدتی سیاسی نیروی دریایی آمد. از کیفیت دستگیری ناخدا[بهرام]افضلی و تعویض فرمانده بدون مشورت با عقیدتی سیاسی گله‏مند و از آینده نگران بود.

    ظهر پس از نماز، آقای [غلامحسین]نادی نماینده نجف‏آباد آمد و از نابسامانی در جبهه‏ها و کارهای نادرست سپاه، مطالبی گفت. راجع به کیفیت برخورد با دولت مشورت کرد. گفتم تا این اندازه تلخ و انتقاد آمیز برخورد نکند؛ خیلی تند برخورد می‏کند. آقای [احمد]سالک نماینده اصفهان آمد و از پیدا شدن اسناد مفقوده ساواک در انبار مربوط به فردی گفت و از دوستان آقای [جلال‏الدین]طاهری [امام جمعه اصفهان] گله فراوان داشت. درباره رفتن به سازمان عقیدتی سیاسی نیروی دریایی مشورت کرد. آقای [کاظم]نوروزی نماینده آمل آمد و از اینکه دادگاه انقلاب و آقای [موسوی]اردبیلی می‏خواهند به خاطر اظهارات، او را تعقیب نمایند، گله داشت و دفاع کرد.

    عصر جلسه هیأت رئیسه داشتیم. چهار ساعت طول کشید. تصویب کردیم که سه هزار متر از زمینهای مجلس را به مدرسه عالی شهید مطهری بدهیم و کارهای دیگر را انجام دادیم.

    شب مصاحبه‏ای برای روز سپاه انجام دادم آخر شب به خانه آمدم. امام امروز روزنامه اطلاعات را به خاطر چاپ مطالب نوشته شهید مطهری - که امام گفته بودند، منتشر نشود - ممنوع الانتشار کردند. شفاعت کردم، اثر نداد.