شنبه 10 اردیبهشت 1362
در خانه ماندم و بیشتر در کتابخانه مطالعه میکردم. بازجوهای سران حزب توده آمدند و اعترافات [بهرام]افضلی را آوردند. به همکاری در سطح خفیفی اعتراف کرده است. بازجوها میگویند، خیلی از مطالب را نگفته است؛ مصلحت نمیدانند که آزاد شود، چون احتمال فرار از کشور میدهند.
با دکتر ولایتی [وزیر امور خارجه] درباره چاههای نفت آسیب دیده نوروز صحبت کردم. گفتم نظر من این است که خوب است ما بپذیریم تحت نظر سازمان ملل اقدام شود تا عراق خلع سلاح شود. ایشان گفت به نظر میرسد کشورهای منطقه میخواهند از این موضوع دریچهای به سوی صلح کلی باز کنند. قرار شد مشاوره شود. ایشان درباره کیفیت برخورد با شوروی بعد از انتشار مصاحبههای سران حزب توده پرسید. نظر دادم سعی کنید، روابط تیره نشود.
آقای [سیداسدالله]لاجوردی تلفن کرد، اجازه بازداشت آقای [کاظم]نوروزی نماینده آمل را خواست. گفتم، بهتر است به بازجویی اکتفا شود. آقای محمدی گیلانی [حاکم شرع تهران] تلفن کرد و مصوبات مجلس را خواست. شب، تلویزیون مصاحبههای [محمود]به آذین و [نورالدین]کیانوری را پخش کرد. فکر میکنم در روشن شدن افکار عمومی خیلی مؤثر باشد.