خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1362 – کتاب آرامش و چالش
دوشنبه 15 اسفند 1362
صبح زود با جبهه تماس گرفتم. پاتک دشمن به جزیره شروع شده ولی دفاع خوب است. مشکل حمل و نقل و تدارک نیروها را در جزیره داریم. قسمتی از جلسه علنی را اداره کردم و برای انجام کارهای مانده به دفترم آمدم. گزارشها را خواندم. جوّ بینالمللی کمی اصلاح شده است.
با اعزام مجروحان بمبهای شیمیایی به اتریش و سوئد، محافل خبری غرب به قضیه جنایت صدام در استفاده از سلاحهای شیمیایی در جنگ، توجه نشان دادهاند. ظهر آقای [محمدعلی] نجفی [وزیر فرهنگ و آموزش عالی] آمد و انتقاداتی به سیستم اداره دانشگاه آزاد [اسلامی] داشت. آقای مهندس [عزتاله] سحابی آمد و انتقاداتی به حکومت داشت. مدعی خفقان بود و میگفت اکثریت مردم با حکومت نیستند و گرانی را معلول لجبازی مردم در مقابل حکومت میدانست. راجع به جنگ هم نظر منفی داشت. تحت تأثیر تبلیغات دشمنان است. متأسف شدم که اینها، همان روحیه زمان بنیصدر را دارند.
عصر سفرای فنلاند، سوئد، آلمان شرقی و زلاندنو آمدند و با هر یک مذاکراتی داشتیم. خبر مذاکره با سفیر سوئد را برای مطرح شدن مجروحان بمبهای شیمیایی به رسانهها دادیم. از وضع جبهه جویا شدم. خالی از نگرانی نیستند. خوب از جزیره دفاع میکنند. اما فشار عراق هم زیاد است. آخر شب به خانه رفتم. آقای محسن رضایی بعد از ملاقات با امام آمد و تردید داشت که بشود عملیات خیبر را در همان جا ادامه داد. مجموع شهدا و اسرای عملیات را حدود 3 هزار و 500 نفر آمار داد.