خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1362 – کتاب آرامش و چالش
شنبه 13 اسفند 1362
به مجلس رفتم. گزارشها را خواندم. منابع خبری غربی، بر مبنای کذب شهدای زیاد در عُزیر، تبلیغات شدیدی به نفع صدام و علیه ما به راه انداختهاند. با جبهه تماس گرفتم، تازه مهمی نداشتند. در جلسه علنی مجلس شرکت کردم. کلیات [لایحه] بودجه سال 63 مطرح است. ساعت ده برای انجام کارهای عقب مانده به دفترم آمدم. ظهر آقایان خامنهای، احمد آقا و [موسوی] اردبیلی و مهندس موسوی در مجلس مهمان من بودند. وضع جنگ و جبهه را برایشان توضیح دادم. چون در مرحله اول به همه اهداف نرسیدهایم، خیلیها نگرانند. ولی کم کم به اهمیت جزایر مجنون پی میبرند. بعد از استراحت به انجام کارهای عقب مانده پرداختم. با جبهه هم تماس گرفتم. کارها طبق برنامه پیش میرود. بیشتر برای تحکیم وضع جزایر تلاش میکنند.
اول شب یک مصاحبه مفصل رادیو و تلویزیونی، برای خنثی کردن تبلیغات منفی دشمنان انجام دادم. اخوی محمد اطلاع داد با یک فرستنده تلویزیونی، تلویزیون بصره را - که خیلی در خوزستان مزاحم است - کور کردهاند. شب به خانه آمدم. آقای حسین امین برای مسافرت عباس آقا - که مبتلا به سرطان شده - کمک میخواست.