خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1362 – کتاب آرامش و چالش

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1362 – کتاب آرامش و چالش

  • سه شنبه ۹ اسفند ۱۳۶۲

 سه شنبه 9 اسفند 1362

    آقایان حسین خرازی و ابراهیم همت فرماندهان لشکرهای امام حسین(ع) و محمد رسول‏الله را خواست(ص)یم و برای باز کردن راه زمینی جزیره مذاکره کردیم. ماموریت به دو لشکر داده شد. [آقای هوشنگ صدیق] فرمانده نیروی هوایی را هم احضار کردیم و راجع به تامین فضای هورو جزیره با پیش کشیدن هواپیماهای اف - 14 اقدام شد.

    برای بررسی وضع جزیره، جهت فرود هواپیمای سی - 130 اقدام شد. معلوم گردید که باند مناسب وجود ندارد. دستور انتقال ضد هوایی اورلیکن را به جزیره دادیم. [آقای هادی نژاد حسینیان] وزیر راه و ترابری هم برای کمک به ایجاد راه و پل تا جزیره مجنون حضور یافته بود. اگر پل سیزده کیلو متری وصل شود، ابتکار کم نظیر و فوق‏العاده‏ای تحقق یافته است. هواپیماهای اف- 14 که برای حفاظت فضای جبهه از بالای سرما عبور می‏کنند، صداهای زیادی دارند و گاهی عابران جاده‏ها را که اطلاع ندارند، می‏ترساند اما از هجوم دشمن به جزیره مانع می‏شوند.

    عصر با گروهی از فرماندهان، در مورد طرح عملیات در منطقه سد در بندی‏خان مذاکره کردیم. قرار شد طرحشان را در دو بخش جداگانه بیاورند. دشمن اعلان کرده که جزیره خارک را می‏زند و مدعی شده کار را شروع کرده و سه کشتی نفتکش را غرق کرده است. دروغ می‏گوید؛ حمله کرده اما ناموفق بوده است.

    کمی اطراف قرارگاه قدم زدیم و پاسداران عکس برداشتند. قرار بود، شب عمل کنند اما به فردا شب موکول شد. از آقای صیاد [شیرازی] خواستم که در عملیات، یک محور را هم قرارگاه کربلا به عهده بگیرد؛ پذیرفت. نیروهای موجود در القرنه هم امکان ماندن ندارند. دستور عقب‏نشینی صادر شد؛ مشکل عقب نشینی دارند. چون باید به وسیله قایق بیایند و در عین حال، خطر حمله دشمن وجود دارد.

    عراق، بمب شیمیایی زیادی به کار برده و تاکنون بیش از 1000 نفر آسیب دیده، به بهداری مراجعه کرده‏اند. استفاده از سلاحهای شیمیایی کار ماندن در جزیره را برای رزمندگان بسیار مشکل می‏کند و منطقه برای عراق آن قدر حیاتی است که از ارتکاب هیچ جنایتی ابا نخواهد داشت. شب به قرارگاه خاتم‏الانبیاء آمدیم. تلویزیون بصره، فیلمی از شهدا و مجروحان و اسرای ما را در عُزیر نشان داد؛ متأثر شدیم. شب با [آقای هوشنگ صدیق] فرمانده نیروی هوایی درباره زدن مراکز عراق جلسه بود. تصمیماتی اتخاذ شد. امروز خداوند به دخترم فائزه، دختری عطا کرد؛ خدا سعادتش دهد.