خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1362 – کتاب آرامش و چالش

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1362 – کتاب آرامش و چالش

  • دوشنبه ۱ اسفند ۱۳۶۲

دوشنبه 1 اسفند 1362    17 جمادی الاول 1404   1984 .20 .Feb

    بعد از نماز صبح، آقای [حسین]خرازی فرمانده لشکر امام حسین(ع) آمد؛ معلوم شد آماده عمل است. دیشب به خاطر عدم آمادگی [انجام عملیات را] یک شب تأخیر انداخته بودیم. در جلسه صبح، هماهنگی قوی‏تری شد. با کیفیت عمل قرارگاه کربلا آشنا شدم. با تلفن، خبر سلامتی به احمد آقا داده شد؛ امام شرط کرده‏اند، مرتب اطلاع سلامتی را بدهم.

    صبحانه جبهه، از شهر و منزل و مجلس بهتر بود: سرشیر، مربا، کره و پنیر. بعد از صبحانه، محیط قرارگاه را دیدیم. مجهز است؛ مخصوصاً خود ساختمان.

    با اتومبیل به طرف دهلران رفتیم. برای دیدن منطقه و مراکز نظامی تا پادگان عین خوش پیش رفتیم و از طرف منطقه نفتی ابوغریب برگشتیم. آثار حضور عراقیها را مشاهده کردیم.

    اطلاع رسید سه نفر از افراد شناسایی ما توسط دشمن اسیر شده‏اند. خطر لو رفتن کار از طریق اسرا وجود دارد. آقای محسن رضایی [فرمانده سپاه پاسداران] ناراحت است. پیشنهاد تسریع در عمل کردیم، ولی ارتش موافق نیست. امشب باید تصمیم بگیریم.

    فرماندهان عملیات چنگوله هم آمدند. گزارش کارشان را دادند. جالب و شنیدنی بود. برای انجام برنامه‏های آینده آنها راهنمایی شد. کیفیت ناهار جبهه، از شهرها بهتر است: مرغ، پلو، ماست و پرتقال دزفولی.

    عصر عازم قرارگاه نجف شدیم. سه ساعت از قسمتهای آزاد شده خوزستان - از قرارگاه تا طلائیه - را در بین راه بازدید کردیم. آثار اشغال صدامیان، شامل تانکهای سوخته، سنگرها و جاده‏های نظامی را دیدیم. دو سه بار هم راه را گم کردیم. نیروهای حمله کننده عملیات خیبر در راه، گوشه و کنار اتراق کرده بودند و به جبهه وارد نشده بودند که مبادا دشمن از تجمع آنها، حمله را تشخیص دهد.

    اوائل شب به قرارگاه نجف رسیدیم. منتظرمان بودند. [این قرارگاه] مقر فرماندهی سپاه برای شمال جبهه [است] که باید از هور و طلائیه وارد عمل شود. بعد از نماز مغرب با حضور فرماندهان سپاه و ارتش، آمادگیها و پیشرفت کارها و کمبودها و نقشه‏های عملیات را رسیدگی کردیم. اهداف عملیات، بسیار مهم و استراتژیک است. هدف مهم و اصلی، استقرار در ساحل شرقی دجله و قطع راه بصره به بغداد است که در این صورت اهرم لازم برای گرفتن خواسته‏های حق ما و ختم جنگ به دست می‏آید. با قطع این راه، حفظ شهر بصره برای عراق آسان نیست و بدون بصره، عراق بسیار ناتوان است. هدف دوم عملیات، تسلط بر منطقه نفتی مهم جزایر مجنون است که می‏تواند ضامن غرامت جنگ باشد. حدود ساعت دوازده شب خوابیدیم. گفتند عراقیها، قرارگاه را هنگام اشغال این قسمت از خاک ایران ساخته‏اند. برای اولین بار، بحث مهمی را با آنها در میان گذاشتم که عکس‏العملهای متفاوتی داشت؛ بعضی پسندیدند و بعضی نپسندیدند. گفتم، نظر من و بعضی از مسئولان رده بالای نظام این است که اگر یک عملیات موفق در داخل خاک عراق انجام دهیم و منطقه‏ای از دشمن را تصرف نماییم که با آن بشود بعد از [پذیرش] آتش‏بس، بر عراق فشار آوریم و حق‏مان را بگیریم، باید با آتش‏بس موافقت شود. این منطقه می‏تواند همان باشد و چون هنوز چیزی در دست نداریم، مناسب نیست ولی اگر این هدف تأمین شود، قابل طرح با امام است. آنها که مخالف بودند، گفتند شعار "جنگ جنگ تا پیروزی" یا "جنگ جنگ تا رفع فتنه از جهان" تبدیل به "جنگ جنگ تا یک پیروزی" شده و گفتند اظهار این نظر، ممکن است باعث دلسردی رزمندگانی شود که برای رسیدن به کربلا و قدس می‏جنگند. موافقان هم خوشحال شدند.