جمعه 14 بهمن 1362
در اخبار ساعت هشت صبح، اعلامیه تهدید عراق خوانده شد؛ ولی به امضای [آقای میرحسین موسوی] نخست وزیر به جای شورای عالی دفاع. از رئیس جمهور علت را پرسیدم. معلوم شد نخست وزیر، بدون هماهنگی اقدام کرده است. اصل اعلامیه خوب است. اگر از طرف شورای عالی دفاع صادر میشد، بهتر میبود.
تمام امروز در خانه ماندم. کسالت داشتم. قرصی خوردم که خوابآور بود و چندین ساعت پیش از ظهر و بعد از ظهر خوابیدم. اول شب خانم دکتر لی - پزشک طب سوزنی - آمد. لیستی از مهّماتی که کره جنوبی حاضر است به ما بفروشد، آورده بود. گفتم به وزارت دفاع مراجعه کند. در سال اول انقلاب وقتی که در حادثه سوء قصد در بیمارستان شهدا[ی تجریش] بستری بودم و او در بیمارستان کار میکرد، با خانواده ما آشنا شده است. سپس احمدآقا آمد. درباره جنگ و عکسالعمل ما در برابر موشک پرانی احتمالی عراق و زدن بصره و مراکز صنعتی عراق مذاکره کردیم.