سه شنبه 11 بهمن 1362
قبل از دستور، در جلسه علنی درباره دهه فجر و ورود امام به ایران از پاریس صحبت کردم. لایحه انتخابات در دستور بود. مشکلی درباره تصویب مادهای در شرایط هیأت اجرایی [انتخابات] - که با پیشنهادی به تصویب رسیده بود - داشتیم که آییننامه [داخلی مجلس] مراعات نشده بود.
ظهر در دفترم چند ملاقات داشتم. آقای احمد توکلی وزیر سابق کار آمد و از موضع جناح خود حمایت میکرد؛ از موضع تندروها انتقاد داشت. از حذف همفکران خود از وزارت کار و بازرگانی و صداوسیما گلهمند بود. آقایان عبدالحمیدفرمد، محمود زاده، اخباری و فرزین - از دانشجویان مسلمان قبل از انقلاب در انگلستان - آمدند و مطالبی از دانشجویان آنجا گفتند؛ مهم و تازه نبود. آقایان [اسدالله] بیات و درّی [نجف آبادی] و [حسن]روحانی و [رسول]منتجبنیا آمدند و چارهجویی برای اصلاح بیت آیتالله منتظری داشتند. این یکی از مسائل مهم ما است. عدهای از مسئولان از اداره بیت ایشان ناراضیند و خط سه را نافذ میدانند. خود آیتالله منتظری هم از سعایتها و تفتیشهایی که در این خصوص میشود، ناراضی است. سپاه و حزب جمهوری اسلامی و عناصر راستگرا را مقصر و مدعی میدانند. به هر حال باید با لطافت و ظرافت، مسأله را حل کرد. دو طرف در این خصوص، شکایت پیش من میآورند.
[آقای حسین منتظری] امام جمعه بندر دَیَّر [بوشهر] آمد و مقداری پول و طلای اهدایی مردم این شهر را برای جبهه آورد. با احمدآقا تلفنی صحبت کردم. گفت، امام به آقای مهدوی کنی و نامه [جامعه]مدرسین [حوزه علمیه] قم که خواهان اجازه دخالت در انتخابات سراسر کشور بودند، جواب رد دادهاند و تقاضای ملاقات [جامعه]مدرسین [حوزه علمیه] قم را هم نپذیرفتهاند. گفتهاند اینجا برف آمده و هوا خیلی سرد است. معلوم است که امام تصمیم دارند، یک طرف را که دست بالا در انتخابات دارند، محدود کنند تا طرف دیگر با امید فعال شود. جناح چپ و خط سه آن را تقویت دموکراسی میدانند و جناح مقابل آن را تضعیف دموکراسی و محدود کردن آزادیها؛ ولی در مقابل اراده امام، همه تسلیم هستند.
عصر مسئولان هلالاحمر آمدند. خواستار دلجویی از صلیبسرخ بینالمللی بودند که حضور بیشتری در ایران پیدا کنند. گفتم در حد عمل متقابل در بغداد و مراعات بیطرفی موافقیم. قرار شد راجع به مفقودان و خانوادههای اسیران، بیشتر توجه شود. آقای مقصودی مسئول ستاد [برگزاری] نماز جمعه و عضو شورای سرپرستی حج آمد. از عملکرد آقای موسوی خوئینیها [نماینده امام و سرپرست حجاج ایرانی] و [آقای سید محمد خاتمی] وزیر ارشاد [اسلامی] در امر حج شکایت داشت؛ مدعی انحصارطلبی و طرد نیروهای غیر هم خط خود بود. برای استعفا، مشورت کرد؛ مخالفت کردم.
[آقای عصمت بیرسید] سفیر [جدید] ترکیه آمد. مدعی تلاش برای توسعه روابط بود. همکاری ما را در امر کردها میخواست. از تجزیهطلبی کردها و ارامنه نگرانند و میترسند که جای پایی برای دخالت شوند. ترکها از لحاظ اقتصادی و سیاسی به ما نیازمند هستند. من هم تأکید بر عدم موافقت با تجزیهطلبی کردها کردم و باج دهی صدام به کردها را به رخ ترکها کشیدم که در گذشته در سرکوبی کردها با او همکاری کردند. تا ساعت هشت در دفترم کار کردم.