خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1362 – کتاب آرامش و چالش
پنجشنبه 17 آذر 1362
صبح زود به مجلس رفتم. گزارشها را خواندم. جلسه علنی را ساعت هشت و ربع آغاز کردم و به دفترم آمدم. آقای یزدی جلسه را اداره کرد. طرح نظام وظیفه و چند سئوال در دستور بود. کارهای عقب مانده را انجام دادم. ظهر، مهندسان شرکتی آمدند که اختراعاتی دارند و مدعی بودند، وزارت صنایع همکاری نمیکند. از جمله اختراعات آنها یک اجاق خورشیدی بود که نمونهاش را آورده بودند؛ چون هوا ابری بود، نتوانستیم آزمایش کنیم. قرار شد بعد از آزمایش، به مجریان تأکید حمایت شود.
آقای [قدرتالله]نجفی نماینده قمشه آمد. از اینکه آشیخ حسن صانعی به آنجا رفتهاند و خیال کاندیدا شدن [برای نمایندگی مجلس] دارند، مضطرب بود. نمایندگان کردستان آمدند. از آثار مثبت دفتر کردستان گفتند؛ گر چه بعضیها هم سوء ظن دارند و خیال میکنند که دفتر برای کنترل آنها بوجود آمده است. توصیههایی درباره آنجا داشتند و بعضی پیشنهاد آزادی دختران بازداشتی و بعضی برعکس، پیشنهاد تبعید افراد مزاحم و مخالف را داشتند.
عصر استانداران و فرمانداران و بخشداران کردستان و آذربایجان غربی آمدند و گزارشی از موفقیتها دادند. من هم برای آنها صحبت کردم. سپس آقای [غلامرضا] آقازاده [رئیس ستاد بسیج اقتصادی] آمد و راجع به فعال کردن لوایح زمین و تجارت خارجی و قانون کار و این گونه لوایح - که ممکن است در مجلس آینده رأی نیاورد - مشورت کرد. آقای خسرو تهرانی آمد و راجع به [تأسیس وزارت] اطلاعات مطالبی داشت و در مورد سایتهای مهم باقی مانده از آمریکاییها در بهشهر و کبکان - که برای خبرگیری از شوروی درست شده - اطلاعاتی داد و پیشنهاد بازدید از آنجا و تعیین سیاست کار را داشت.
ظهر، آقای رنجبر و گروهی از کارکنان کارخانه چوکا آمدند و پانصد هزار تومان [کمک] برای جبهه آوردند. از رئیس کارخانه شکایت داشتند. دو عقد ازدواج برای کارکنان مجلس بستم. نمایندگان زابل آمدند و برای رفع مشکلات کمک خواستند؛ منجمله از گرفتن [مسئولیت] کمیته از برادر آقای طباطبایی شکایت داشتند. شاخه روحانیت حزب جمهوری اسلامی آمدند؛ عده زیادی بودند. آنها مطالبی گفتند و من هم برای آنها صحبت کردم. مهندس رهبری آمد و گزارشی از شرکتهای تأسیس شده کوچک پیمانکاری داد که نیروی کار خوبی دارند. تعداد 1808 شرکت تأسیس شده و نیاز به کمک بانکها دارند و تأیید میخواست.
شب به خانه آمدم. کسالت داشتم. آقای غرضی [وزیر نفت] از ژنو تلفن کرد و درباره تصمیمات اوپک مشورت نمود. خبر رسید که هنگام ورود و خروج کاروانهای کشتی به بندر امام، با عراق درگیری داشتیم. یک هواپیمای عراقی ساقط شده و دو کشتی به هم خورده، اما غرق نشدهاند.