سه شنبه 19 مهر 1362
بعد از نماز تا تشکیل جلسه علنی مطالعه کردم. طرح شوراهای اسلامی کار در دستور بود. کمی خسته بودم. بعد از تنفس که سئوالات مطرح بود به دفترم رفتم و استراحت کردم. ظهر آقای شبستری آمد و از تعاونی مسکن صداوسیما شکایتی آورد که به اراضی مجاور خود - که از طرف وزارت مسکن به تعاونیهای سایر ارگانها داده شده - تجاوز میکند.
آقای سجادی که از آلمان برگشته بود، آمد و از نیازهای دانشجویان و ایرانیهای مقیم اروپا و مشکلات بعضی از آنها و ترکهای مسلمان مقیم آلمان مطالبی گفت. مشهدی عیدی اراکی آمد و کارهایی داشت.
عصر ملاقاتی با اعضای شورای امور تربیتی داشتم. از آقای [علی اکبر] پرورش [وزیر آموزش و پرورش] به خاطر تضعیف امور تربیتی شکایت داشتند و [خانم عاتقه صدیقی] همسر شهید رجایی هم انتقادات بیشتری از این جهت داشت.
در جلسه حزباللهیهای نمایندگان شرکت کردم. درباره خطر اختلاف میان نیروهای خط امام و مخصوصاً در انتخابات صحبت کردم و آنها را به عدم طرد یکدیگر توصیه نمودم. ملاقاتی با سفیر چکسلواکی داشتم. خواستار توسعه روابط و مسافرت من به آنجا یا رئیس مجلس آنها به ایران بود. چند کتاب برای معرفی کشورش آورده بود. یکی از مسئولان حفاظت سپاه آمد و از مشکلات کار حفاظت شخصیتها، نداشتن ضابطه، توقعات زیاد بعضیها و مشکلات حفاظت آقایان منتظری و مشکینی و طاهری اصفهانی به خاطر دخالت اطرافیان، مطالبی گفت. آقای [محسن]قرائتی و جمعی از مسئولان [نهضت] سوادآموزی آمدند و خواهان وزارت شدن آن سازمان بودند و از وسعت و مشکلات کارشان گفتند.
شب در دفتر رئیس جمهور دو جلسه داشتیم، اولی با آقایان [محسن]دعاگو و [علی اکبر]پرورش که اختلاف شدید دارند؛ معلوم شد نمیتوانند همکاری کنند. قرار شد آقای [محسن]دعاگو به عنوان نماینده قوه مجریه در شورای سرپرستی صداوسیما انتخاب شود. سپس جلسه سران قوهها بود. درباره گرانی، دفاع، تبلیغات و دانشگاهها و...بحث شد.