خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی سال 1362 – کتاب آرامش و چالش
دوشنبه 7 شهریور 1362
جلسه علنی داشتیم. تمدید قانون بازسازی [نیروی انسانی] در دستور بود؛ سه ماه تمدید شد، ولی شورای نگهبان ایراد گرفت و به خاطر عدم تامین بودجه رد کرد. مسأله هواپیمای ربوده شده فرانسوی، بحث روز است. از کمیته انقلاب شمیران آمدند و از این که بعد از آقای ملکی، ریاستی بر آنها تحمیل شده و از حذف افتخاریها ناراضی بودند.
عصر، کانون حزبی نمایندگان [مجلس شورای اسلامی]، جلسه داشت. نظمی به کانون دادیم. هیأت رئیسه انتخاب کردیم و من ریاست را به عهده گرفتم؛ درباره استیضاح آقای ناطق [نوری] بحث شد. قرار شد حزبیها به عنوان موافق استیضاح، صحبت نکنند.
با دادگاه بینالملل اسلامی، ملاقات داشتم. گروهی از پاکستان و چند کشور دیگر، دادگاهی برای رسیدگی به مسأله جنگ ایران و عراق تشکیل دادهاند؛ به ایران آمدهاند. عراق آنها را راه نداده است. در اظهارات مقدماتی، بیطرفی را مراعات نکردهاند. برای دائمی شدن دادگاه با من مشورت کردند. مایلند در ایران، مرکز داشته باشند. گفتم، باید مشورت شود. توصیه کردم که در اظهارات، عجله نکنند که بیطرفیشان، مخدوش نشود. عصر، عفت و خانم مطهری به مجلس آمدند؛ در جلسه نخست وزیری برای شهدای انفجار نخست وزیری، شرکت کرده بودند. از وضع جلسه، ناراضی بودند.
شب به خانه آمدم. عفت در مدرسه رفاه، مهمان بود و دیر آمد. فائزه برای من املت درست کرد. بچهها، شام را ساندویچ خورده بودند.