سه شنبه 16 فروردین 1362
بعد از نماز تا ساعت هفت و نیم صبح مطالعه کردم. جلسه علنی داشتیم. قسمتی از ادامه جلسه را به آقای یزدی سپردم و به دفترم آمدم؛ برای تکمیل کار کتاب »مکتبهاوارزشها«.
آقای [محیالدین]فاضل[هرندی] [نماینده اقلید فارس] آمد و گزارش سمینارهای لار شیراز و کرمان را داد. آقای [نصرتالله]هاتفی [نماینده قروه] آمد و از وضع کردستان گفت. بعضی از کارمندان مجلس نیز برای کارهای اداری مراجعه کردند.
عصر ملاقاتی با سفرای ایران در شوروی، امارات و رومانی داشتم. چند نفر از انجمن اسلامی معلمان آمدند و از آقای [علی اکبر]پرورش [وزیر آموزش و پرورش] گله داشتند و طرح برای شورای عالی آموزش و پرورش. آقای احمد جلالی آمد و از بیکار بودن و مورد اعتماد قرار نگرفتن، گله داشت. مسئولان بنیاد مستضعفان آمدند و گزارش وضع بنیاد را دادند و از بابت آینده بنیاد که دولتی بشود یا مستقل بماند، مشورت کردند. آقای زائری آمد و راجع به نیروی دریایی و روابط عمومی مجلس مطالبی داشت؛ با روابط عمومی، روابط گرمی ندارند. دوبار از آقای خامنهای تلفنی احوالپرسی کردم؛ هنوز تب دارند.
احمد آقا تلفن کرد و اطلاع داد، امام با پیشنهاد قطع شعار »مرگ برآمریکا و مرگ برشوروی« از رسانههای دولتی موافقت کردهاند و پذیرفتهاند که بگویند به امر امام قطع شده است. همچنین محدود کردن راهپیماییها که کم کم جاذبه خود را از دست داده و مردم با آن شور اولی شرکت نمیکنند. آخر شب به خانه آمدم. مهمان داشتیم؛ مدتی از وقتم را مهمانها گرفتند.