خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1362 / کتاب «آرامش و چالش»
چهارشنبه 29 تیر 1362
تا ساعت هشت صبح، مطالعه گزارشها و امضای احکام کارکنان، وقتم را گرفت. صبح زود، تلکسها خبر دادند که دیشب، در غرب پیرانشهر، نیروهای ما از قرارگاه حمزه سیدالشهداء، با هدف تسخیر پادگان حاج عمران عراق، حملهای را آغاز کردهاند. خبرهای اولیه میگفت که به نود درصد اهداف رسیدهاند و پادگان عراق محاصره شده و چند پاسگاه کوچک سقوط کردهاند. آیتالله مشکینی هم در شروع جلسه خبرگان، خبر را گفتند. نزدیک ظهر، خبر رسید که پیشرفت کمتر از اخبار صبح است و محاصره کامل نیست و عراقیها هنوز از پادگان دفاع میکنند. عصر هم آقای [علی]شمخانی[قائم مقام فرمانده سپاه پاسداران] ، تلفنی از ارومیه تماس گرفت و گفت هفتاددرصد از اهداف تامین است و جنگ ادامه دارد؛ کردهای عراقی، بارزانیها و سوسیالیستها هم با ما همکاری میکنند. امید دارند، امشب تکمیل شود. ارتباط تلفنی منطقه جنگ، خوب نیست. آقای شمخانی برای ایجاد ارتباط به ارومیه آمده بود.
عصر هم، جلسه [مجلس]خبرگان داشتیم؛ کار تمام نشد. عدهای میخواستند که به مشهد برویم؛ مخالفت شد. قرار شد از روز دوشنبه آینده، مجدداً کار را ادامه دهیم.
ظهر آقای جمی امام جمعه آبادان آمد و از احتمال مخالفت [جامعه]مدرسین [حوزه علمیه] قم با رهبری آقای [حسینعلی] منتظری و طرفداری آنهااز شورایی شدن رهبری، قرائنی داشت. قرار شد، بیشتر تحقیق شود. نگران اختلافات بعضی جاها از جمله خوزستان و اصفهان بود.
شخصی از مجاهدان فلسطینی داخل اسرائیل آمد و اوضاع آنجا را گفت. از وسعت توجه به اسلامی کردن مبارزه، خبر داد و از جناحهای سعودی و اردنی در آنجا صحبت کرد. شب به خانه آمدم. هواگرم است. آقای حسین مرعشی معاون سیاسی استانداری کرمان آمد و از اختلاف با آقای [مرتضی]فهیم کرمانی گفت. آقای [محمدحسن]زورق [معاون سیاسی سازمان صداوسیما] و احمد آقا تلفنی از عزل [محمدهاشمی] مدیر عامل صداوسیما توسط شورای سرپرستی و نصب دکتر [حسن]روحانی خبر دادند. احمد آقا از نامه پنج - شش وزیر به امام و اعلام استعفا بر اثر اختیار دادن امام به نخست وزیر و رنجیدگی امام، خبر داد.