خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1361 / کتاب «پس از بحران»

  وزرا و بعضی از دوستان دیگر که برای تبریک به خدمت امام رفته بودند، صبح به دیدن من آمدند. نزدیک ظهر به زیارت امام رفتم. یاسر و مهدی و صادق هم بودند. با امام عکس گرفتیم و امام یک تسبیح شاه مقصود به من عیدی دادند.عصر عقد ازدواج یکی از محافظانم (آقای دهقان) را انجام دادم. احمد آقا آمد و اطلاع داد که امام یک میلیون تومان برای دانشگاه آزاد داده‌اند. اعتراضاتی را که علیه آقای محمد علی صدوقی از سوی بعضی از یزدیها شده بود، رسیدگی کرده بود و گفت که خیلی درست نیست و رفع شده است.

اول شب هم احمد آقا باز تلفن کرد و گفت، رادیو اسرائیل گفته است که عراق مدعی است ارتفاعاتی که اخیراً از دست داده، پس گرفته است ولی مسئولان نظامی ما گفته‌اند که صحیح نیست. احتمالاً عراق این خبر را برای خنثی کردن اعترافات خبرنگاران خارجی که امروز از جبهه دیدار کرده‌اند، مطرح کرده است. همشیره زاده‌ها شب برای دیدن از حج برگشته‌های منزل آمدند. امروز آشنایان مرتباً به دیدن آنها می‌آمدند.