خاطرات روزانه آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال 1361 / کتاب «پس از بحران»

 تا ظهر درخانه بودم و مطالعه می‌کردم. پاسدارانم و همسرانشان به دست بوس امام رفتند و به خانه ما آمدند. برایشان صحبت کردم. حسین شریفیان از مشهد آمد و از اینکه کارخانه‌ای که در آن کار می‌کند و مصادره شده و بعد از فرمان هشت ماده‌ای امام، بخشی از آن را به صاحبانش برگردانده‌اند، گزارش داد. کارخانه در اختیار بنیاد شهید مشهد است؛ با آقای ]مهدی[کروبی صحبت داشت. تصادفاً آن زمان آقای کروبی در منزل ما بودند.ظهر به دفتر آقای خامنه‌ای رفتیم. آقایان صیاد شیرازی و محسن رضائی از جبهه آمدند. در 

 نحوه عملیات آینده و نقطه آغاز، اختلاف داشتند. تا ساعت چهار بعدازظهر مذاکره کردیم و تصمیم یکطرفه شد؛ آقای صیاد شیرازی کوتاه آمد ولی آقای ]محسن[ رضائی مقاومت کرد. به خاطر اینکه عمده نیروهای رزمنده در اختیار سپاه ]پاسداران[ است و با ملاحظات سیاسی و نیاز به سرعت بیشتر برگشتند. در جلسه هیأت رئیسه شرکت کردم. تصمیماتی اتخاذ شد. شب در مجلس ماندم و تا آخر شب مطالعه کردم. به خاطر مسائل امنیتی و نیز برای صرفه‌جوئی در وقت از آمد و رفت زیاد بین خانه و مجلس پرهیز می‌کنم.