خاطرات روزانه/ آیت الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1360 / کتاب عبور از بحران
ملاقات طولانی نخست وزیر مالزی با هاشمی
ساعت هشت صبح، برای حرکت از کره به فرودگاه آمدیم. رئیس مجلس ما را بدرقه کرد. بدرقه رسمی بود و با شکوه. از ما خواستند که حرکت را دو ساعت تأخیر بیندازیم، تا آنهابتوانند، طبق معمول ساعت خودشان بیایند، ما نپذیرفتیم که برنامه ما به هم نخورد؛ به خاطربرنامه تنظیم شده در مقصد بعدی.
اجازه رفتن به فضای کره جنوبی ندادند. ناچار به شمال رفتیم و سپس به خاک چین و سپس به جنوب و مقداری راهمان دور شد. بیست وپنج هزار دلار بابت بنزین و کرایه فرودگاه و سرویسهای دیگر پرداختیم. بنزین هر لیتر دو دلار، با اینکه مهمان با دعوت بودیم و معمول نیست از مهمان مدعو بگیرند.
سرزمین چین، طرف جنوب خیلی آباد و پر از مزرعه و آب بند و سد و ... از هوا دیده میشد. در هواپیما، دیگران خاطرات مینوشتند و من کارهای دیگر داشتم. خدمه هواپیما ازکره خوششان نیامده بود. ساعت یک ونیم بعدازظهر، با هفت ساعت پرواز به کوالالامپور رسیدیم، رئیس مجلس و جمعی دیگر در فرودگاه به استقبال آمده بودند. خیلی گرم گرفتند. به مهمانسرا رفتیم. شهر، پردرخت است و ترافیک شلوغی دارد. هوا گرم است، چون نزدیک خط استواست. باران شدیدی، باریدن گرفت.
عصر، به ملاقات نخست وزیر رفتیم و مذاکرات طولانی داشتیم. درباره جنگ عراق وموضع خودمان، توضیحات قانع کنندهای دادیم. شب در هتل هیلتون، مهمان رئیس مجلس بودیم. مهمانی ساده و دوستانهای بود. خواب را به "گست هوس" آمدیم.