بعد از نماز، مشغول نوشتن خاطرات عقب افتاده شدم. مقداری هم مطالعهکردم. صبح بهمجلس رفتم. در کمیسیون اصل 90 شرکت کردم. گزارش کارشانرا دادند. خواستار عرضهشدن کارشان از طریق صداوسیما یا تریبون مجلسبودند. با هر دو موافقت کردم. قانون اساسیمیگوید، باید نتیجه اقدامات اصل90 در مجلس مطرح شود. ساعت دوازده آقای [علی اکبر]ناطق نوری وزیر کشورآمدند. راجع به فرمانده ژاندارمری و معاونان وزارت کشور مشورتداشتند و ازبرخورد افراد بیت آقای منتظری گله داشتند. خواسته بودند ایشان را هنگام ورودتفتیش بدنی کنند، ایشان امتناع کرده و برگشته بودند.
بعدازظهر، طبق قرار قبلی به فرودگاه رفتیم. هواپیمای شاهین - اختصاصی شاه حاضر بود،به طرف اهواز پرواز کردیم. یک فانتوم و یک اف - 14 امنیت فضارا تأمین کردند. بااسکورت به خاطر جنگ به اهواز رسیدم. آقای رضائیفرمانده سپاه و عدهای از سپاهیان درفرودگاه منتظر بودند. بلافاصله به قرارگاهسپاه - گلف سابق - رفتیم. مشغول مذاکره با مسئولانسپاه خوزستان و فرماندهانعملیات شدیم. نماز مغرب و عشا را با سپاهیان قرارگاه خواندم وبرای آنهاسخنرانی کردم.
سپس به بررسی وضع جبهه ادامه دادیم. آخر شب آقای صیاد شیرازی هم آمد و مذاکراتیشد و تصمیماتی اتخاذ گردید و فیلمها و عکسهای فراوان دستهجمعی گرفته و فیلمهایی ازداخل خرمشهر گرفته بودند، نمایش دادند. عراقیها،خانهها را خراب میکنند. مذاکره بافرماندهان عملیاتی، اطلاعاتم را خیلی زیادکرد و با واقعیتهای میدان جنگ آشناتر شدم.
در تنگه چزابه، حدود 350 شهید و بیش از هزار مجروح دادهایم. شانزدهگردان سپاه شرکتداشته. ارتش چندان فعالیت نداشته و نظر آنها این بود که بهمنظور جلوگیری از عملیات وسیع مادر دزفول، عراق دست به آن حملهها زدهاست. ساعت دوازده شب خوابیدیم؛ در همان اتاقعملیات جنگ.